قاعده کسر در بحث خمس (خمس در حال داشتن بدهی و شرایط آن )
- نوشته شده توسط جمعی از طلاب
- دسته: احکام خمس
- بازدید: 6116
"بدهكاری ها و حكم خمس آنها"
مطابق با فتاوای آیت الله العظمی سیستانی
مسأله 1:
پرداخت بدهی از درآمد اثنای سال، به عنوان مؤونه محسوب میگردد و معاف از خمس میباشد مگر در مواردی که خواهد آمد. در اين حکم فرقی نيست که بدهی در همان سال حصول درآمد ايجاد شده باشد يا مربوط به ساليان گذشته باشد، همچنين فرقی نيست که شخص تمکّن از پرداخت بدهی در ساليان گذشته را داشته و پرداخت نکرده يا تمكّن نداشته است لکن اگر فرد بدهی خود را با درآمد بين سال پرداخت نکرد و سال خمسی او فرا رسيد، بر او واجب است ابتدا خمس درآمد سالگشت شده را بپردازد و سپس با مال مخمّس بدهی خود را پرداخت نمايد مگر اينکه بدهی بابت مؤونه تجارت و تحصيل درآمد يا مؤونه زندگی خانوادگی همان سال باشد که در اين دو صورت، بدهی مزبور قابل کسر از درآمد سال است كه تفصیل آن در مسأله بعد خواهد آمد.
قاعده كسر يا استثناء
مسأله 2:
اگر فرد شاغل تا انتهای سال خمسی اش، بدهی خود را پرداخت نکند، موظّف است خمس تمام درآمد موجود در انتهای سال را اعمّ از موجودی نقد، کالا، آذوقه اضافی و ... پرداخت نمايد و نمیتواند به سبب وجود بدهی، از پرداخت خمس آنها ممانعت ورزد مگر اينکه شرايط ذیل محقّق باشد که در اين صورت، از پرداخت خمس درآمد سالگشت شده به اندازه بدهی مذکور، معاف است:
1. بدهی برای مؤونه (مؤونه سال یا مؤونه کسب و کار) باشد.
2. اگر زمان تحقّق مؤونه [1] مربوط به سال جاری است، درآمد مذکور نیز مربوط به همین سال باشد و چنانچه زمان تحقّق مؤونه مربوط به سالیان قبل است، درآمد مذکور نیز مربوط به همان سال تحقّق مؤونه باشد. [2]
3. مؤونه بايد بعد از شروع در اشتغال و کسب و کار ايجاد شده باشد. [3]
بنابراين با تحقّق اين شروط، بدهی مذکور از درآمد انتهای سال افراد شاغل استثناء میشود. قاعده مذكور را قاعده استثناء يا كسر (برای شاغلین) مینامند.
مسأله 3:
فرد شاغلی که به عنوان مثال، زمینی را به شکل نسیه خریداری مینماید یا با مبلغ قرض گرفته شده، آن را به طور نقد خریداری میکند و بدهی مذکور را تا انتهای سال خمسی پرداخت نمیکند
الف. اگر آن زمین تا انتهای سال مؤونه نگردد، از آنجا که بدهی مذکور برای مؤونه نمیباشد، نمیتواند در انتهای سال خمسیاش، مبلغ بدهی را از درآمد آن سال کسر نماید. [4]
ب. اگر آن زمین تا انتهای سال مؤونه گردد ولی وی در انتهای سال خمسیاش، درآمد مازادی نداشته باشد، نمیتواند مبلغ بدهی را از درآمد سال بعد یا سالیان آینده کسر نماید.
ج. اگر فرد در اوائل سال، در حالیکه شاغل نیست، زمین مذکور را خریداری نموده و آن را در مؤونه استفاده نماید و در اواسط آن سال، شاغل گردد، نمیتواند بدهی آن زمین را از درآمد حاصل از شغلش کسر نماید.
مسأله 4:
فرد غیر شاغلی که بدهکار است، موظّف است خمس درآمدهایی را که یک سال از زمان حصول آنها گذشته است و تلف یا صرف در مؤونه نشده است، اعمّ از موجودی نقد، کالا، آذوقه اضافی و ... را پرداخت نمايد و نمیتواند به سبب وجود بدهی، از پرداخت خمس آنها ممانعت ورزد مگر اينکه شرايط ذیل محقّق باشد که در اين صورت، از پرداخت خمس درآمد سالگشت شده به اندازه بدهی مذکور، معاف است:
1. بدهی برای مؤونه باشد.
2. در هنگام تحقّق مؤونه مذکور، به اندازه معادل مبلغ دين، درآمد موجود باشد. [5]
3. از زمان حصول درآمد مذکور تا زمان تحقّق مؤونه، دوازده ماه و بیشتر نگذشته باشد.
بنابراين با تحقّق اين شروط، بدهی مذکور از درآمد سال افراد غير شاغل استثناء میشود. قاعده مذكور را قاعده استثناء يا كسر (برای غیر شاغلین) مینامند.
مسأله 5:
چنانچه فرد غیر شاغلی به عنوان مثال، زمینی را به شکل نسیه خریداری نماید یا با مبلغ قرض گرفته شده، آن را به طور نقد خریداری کند و بدهی مربوط به آن را پرداخت نکرده باشد:
الف. اگر آن زمین مؤونه نگردد، از آنجا که بدهی مذکور برای مؤونه نمیباشد، نمیتواند مبلغ بدهی را از درآمد موجودش کسر نماید. [6]
ب. اگر آن زمین، مؤونه گردد ولی وی در زمان تحقّق مؤونه (شروع استفاده شخصی و خانوادگی از زمین) درآمد مازادی نداشته باشد، نمیتواند مبلغ بدهی را از درآمدی که بعد از تحقّق مؤونه حاصل شده است، کسر نماید.
ج. اگر آن زمین، مؤونه گردد و در زمان تحقّق مؤونه، درآمد مازاد داشته باشد لکن این درآمد مازاد سالگشت بوده و پرداخت خمس آن واجب شده باشد مثل آنکه مربوط به سیزده ماه قبل از زمان تحقّق مؤونه باشد، در این صورت، وی نمیتواند مبلغ بدهی را از درآمد مذکور، کسر نماید.
مسأله 6:
توجّه به چند نكته در ارتباط با قاعده كسر لازم است:
الف. همچنان که گذشت، فردی که در طول سال جاری، درآمدی بدست نياورده و برای مخارج خود قرض نموده است، وی مجاز نيست از درآمد سالهای بعد مقدار قرض خود را كسر نمايد و خمس آن را ندهد ولی میتواند قرض خود را از درآمد اثنای سالهای آينده پرداخت نمايد که در اين صورت، به آن مقدار، خمس تعلّق نمیگيرد.
ب. ديونی که تحت قاعده کسر در میآيد فرقی نيست که مدّتدار يا بدون مدّت باشد همچنين فرقی نيست که مدّتدار رأسی باشد يا مدّت دار قسطی.
ج. در رابطه با استثناء نمودن درآمد به جهت داشتن بدهی مؤونه، فرقی نيست که شخص قصد پرداخت بدهی خود را با مبلغ مستثنی شده، داشته باشد يا بخواهد با مبلغی ديگر آن بدهی را پرداخت نمايد يا نخواهد فعلاً بدهی خود را پرداخت نمايد.
د. همانطور كه در مسائل قبل روشن شد در رابطه با شاغلين به جهت اجرای قاعده کسر، فرقی نيست که درآمد بعد از تحقّق مؤونه، حاصل شده باشد يا قبل از آن ولی در رابطه با غيرشاغلين لازم است درآمد مستثنیٰ در زمان تحقّق مؤونه موجود باشد.
هـ. قاعده کسر، خود به خود و قهراً جاری میگردد. به عنوان مثال، چنانچه فرد شاغلی که يک میليون ريال از بابت مؤونه همان سال، بدهی دارد و درآمد مازاد وی در همان سال يک میليون ريال است و شرايط قاعده کسر هم در این مورد جمع باشد، آن يک میليون ريال درآمد مازاد در انتهای سال خمسی خمس ندارد، حال اگر اين فرد (اشتباهاً و به خاطر ندانستن مسأله) 200 هـزار ريال به عنوان خمس آن درآمد پرداخت کند، اين مبلغ خمس تلقّی نمیشود مگر آنكه با اجازه حاكم شرع يا نماينده او، آن را بابت خمس ساليان آينده حساب نمايد.
و. اگر فرد طبق قاعده کسر، به خاطر داشتن بدهی مؤونه، درآمدش را معادل مبلغ بدهی استثناء نمود، تا وقتی که بدهی خویش را پرداخت نکرده است، هر چند چندین سال طول بکشد، مبلغ مستثنیٰ یا بدل آن، خمس ندارد مگر آنکه مبلغ مستثنیٰ، کالایی باشد که آن را مال التجاره قرار داده است که در این صورت، اصل کالا خمس ندارد لکن افزایش قیمت آن در انتهای هر سال خمسی مشمول خمس میباشد.
ز. اگر فرد از بابت مؤونه، بدهی داشته باشد و درآمد مازاد نیز داشته باشد و سایر شرايط قاعده کسر هم جمع باشد، برای اجرای قاعده کسر، لازم نیست درآمد مازادش مساوی بدهیاش باشد بلکه اگر کمتر یا بیشتر نیز باشد، به میزان بدهی از درآمدش، استثناء میشود. به عنوان مثال:
الف. فرد شاغلی يک میليون ريال از بابت مؤونه سال، بدهی دارد و درآمد مازاد وی در همان سال، ششصد هزار ریال میباشد. چنانچه در این مورد، سایر شرايط قاعده کسر هم جمع باشد، آن ششصد هزار ریال درآمد مازاد در انتهای سال خمسی فعلاً خمس ندارد.
ب. فرد شاغل دیگری يک میليون ريال از بابت مؤونه سال، بدهی دارد و درآمد مازاد وی در همان سال، یک میلیون و پانصد هزار ریال میباشد. چنانچه در این مورد، سایر شرايط قاعده کسر هم جمع باشد، يک میليون ريال از درآمد مازاد در انتهای سال خمسی فعلاً خمس ندارد و لازم است خمس مابقی (پانصد هزار ریال) را بپردازد.
مسأله 7:
زمانی که درآمد فرد شاغل طبق قاعده کسر در انتهای سال خمسی، به خاطر داشتن بدهی مؤونه، استثناء شد، پرداخت بدهی در سال آینده یا سالیان بعد، احكام خاصی دارد كه در ذيل می آيد:
الف. چنانچه فرد بدهی مؤونه را در سال آينده یا سالیان بعد، با همان مبلغ مستثنیٰ پرداخت نمايد، تکليفی از بابت خمس ندارد.
ب. اگر فرد بدهی مؤونه را با درآمد سال جديد پرداخت نمايد، چنانچه مبلغ مستثنیٰ صرف در مؤونه شده يا تلف گرديده است، تکليفی از جهت خمس ندارد و اداء اين دين از مؤونه محسوب میشود.
ج. اگر فرد بدهی مؤونه را با درآمد سال جديد پرداخت نمايد، چنانچه مبلغ مستثنیٰ يا بدل آن موجود باشد، مانند آنکه با مبلغ مستثنی کالايی خريداری کرده باشد، اين مبلغ مستثنی يا بدل آن از درآمد سال جديد محسوب شده که اگر تا سر سال خمسی باقی بماند و صرف در مؤونه نشود، خمس خواهد داشت.
د. اگر فرد بدهی مؤونه را با مال مخمّس يا مالی که به آن خمس تعلّق نمیگيرد مانند ارث و يا درآمدی که مخمّس شده است پرداخت نماید، چنانچه درآمد مستثنی يا بدل آن موجود باشد، درآمد مذکور (درآمد مستثنی یا بدل آن)، در حکم مال مخمّس محسوب میشود.
هـ.. اگر فرد بدهی مؤونه را با مال مخمّس يا مالی که به آن خمس تعلّق نمیگيرد مانند ارث و يا درآمدی که مخمّس شده است پرداخت نماید، چنانچه درآمد مستثنی يا بدل آن صرف در مؤونه شده يا تلف گرديده است، حکم آن مثل صورتی است که مال مخمّس را صرف در مؤونه کرده یا تلف شده است که سابقاً بیان شد.
و. اگر بدهی مؤونه را با قرض جدید پرداخت نماید، حکم آن مثل صورتی است که هنوز بدهی را پرداخت نکرده است.
مسأله 8:
زمانی که درآمد فرد غیر شاغل طبق قاعده کسر، به خاطر داشتن بدهی مؤونه، استثناء شد، پرداخت بدهی بعد از آن، احكام خاصی دارد كه در ذيل می آيد:
الف. چنانچه فرد بدهی مؤونه را با همان مبلغ مستثنی پرداخت نمايد، تکليفی از بابت خمس ندارد.
ب. اگر فرد بدهی مؤونه را با درآمدی که بعد از تحقّق مؤونه حاصل شده، پرداخت نمايد، در صورتی که مبلغ مستثنی صرف در مؤونه شده يا تلف گرديده باشد، تکليفی از جهت خمس ندارد و اداء اين دين از مؤونه محسوب میشود.
ج. اگر فرد بدهی مؤونه را با درآمدی که بعد از تحقّق مؤونه حاصل شده، پرداخت نمايد، چنانچه مبلغ مستثنیٰ يا بدل آن موجود باشد، مانند آنکه با مبلغ مستثنیٰ کالايی خريداری کرده باشد، اين مبلغ مستثنیٰ يا بدل آن به عنوان درآمد جديد محسوب میشود و در صورتی که درآمد مذکور تا دوازده ماه باقی بماند و صرف در مؤونه نشود، خمس خواهد داشت.
د. اگر فرد بدهی مؤونه را با مال مخمّس يا مالی که به آن خمس تعلّق نمیگيرد مانند ارث و يا درآمدی که مخمّس شده است پرداخت نماید، چنانچه درآمد مستثنی يا بدل آن موجود باشد، درآمد مذکور (درآمد مستثنیٰ یا بدل آن) در حکم مال مخمّس محسوب میشود.
هـ. اگر فرد بدهی مؤونه را با مال مخمّس يا مالی که به آن خمس تعلّق نمیگيرد مانند ارث و يا درآمدی که مخمّس شده است پرداخت نماید، چنانچه درآمد مستثنی يا بدل آن صرف در مؤونه شده يا تلف گرديده است، حکم آن مثل صورتی است که مال مخمّس را صرف در مؤونه کرده یا تلف شده است که سابقاً بیان شد.
و. اگر بدهی مؤونه را با قرض جدید پرداخت نماید،حکم آن مثل صورتی است که هنوز بدهی را پرداخت نکرده است.
مسأله 9:
افرادی که در شغلهایی فعالیت دارند که اقتضاء آن شغلها این است كه فرد ابتداء مال خويش را صرف آن شغل مینماید درحالی كه درآمد آن در سال خمسی بعد يا ساليان بعد پديد میآيد مانند شغل حفّاری معدن یا کشاورزی،
الف. چنانچه قبل از فرا رسيدن سال خمسی برای تأمین مخارج شخصی و زندگی خانوادگیشان بدهکار شوند (مثل اینکه مالی را قرض نموده و در همان سال، صرف در مؤونه سال نمایند یا اینکه از طریق معامله نسیه، کالایی را تهیه کرده و در همان سال، صرف در مؤونه زندگی شخصی و خانوادگی کنند)، نمیتوانند بدهی مذکور در آن سال را از درآمد سال خمسی بعد یا سالیان بعد استثناء نمايند لکن میتوانند بدهی مذکور را از درآمد اثنای سال بعد (قبل از فرا رسیدن سال خمسی) پرداخت نمایند.
ب. چنانچه قبل از فرا رسيدن سال خمسی به سبب مخارج کسب و کار، بدهکار شوند (مثل اینکه برای تأمین مخارج کسب و کار، قرض نموده و در همان سال، آنها را صرف در مؤونه تحصیل درآمد نمایند یا بابت حقوق کارگران، اجرت حمل و نقل بار، مال الاجاره مغازه شرعاً بدهکار شوند)، بدهی مذکور در آن سال از درآمد سال خمسی بعد یا سالیان بعد که مؤونه مذکور برای حصول آن بوده، استثناء میشود.
قرض برای مؤونه و حكم خمس آن
مسأله 10:
اگر انسان در تمام سال به اندازه هزينهها و مخارجش، درآمد و سودی بدست نیاورد و بخواهد برای مخارج خود قرض كند، نمیتواند از درآمد سالهای بعد، مقدار قرض خود را كسر نمايد و خمس آن را ندهد ولی میتواند قرض خود را از درآمد اثنای آن سالها پرداخت نمايد و به آن مقدار خمس تعلّق نمیگيرد و در این رابطه، فرقی بين شاغل و غير شاغل نيست اما اگر فرد در اثنای سال برای مخارج خود قرض كند و بعد از آن پيش از تمام شدن سال درآمد و سودی بدست آورد، در صورتی كه شاغل باشد میتواند مقدار قرض خود را از آن درآمد و سود كسر نمايد و اگر شاغل نيست نمیتواند مقدار قرض خود را از آن درآمد و سود كسر نمايد.
قرض برای غير مؤونه و حكم خمس آن
مسأله 11:
اگر فرد برای تهیه کالا یا شیئی که مؤونه نیست و به آن احتياج ندارد قرض كند یا آن را به طور نسیه خریداری نماید، در صورتیکه از درآمد اثنای سالش، آن بدهی را پرداخت نمايد، بايد در انتهای سال خمسی، خمس آن کالا یا شیء را به قیمت فعلی آن بپردازد مگر اينكه کالا يا شیئی كه بابت آن بدهکار است، در اثنای سال از بين برود يا صرف در مؤونه شود که در این صورت تکلیفی از بابت خمس ندارد.
معافيت آذوقه منزل از خمس به سبب داشتن بدهی
مسأله 12:
بر هر مکلّفی واجب است در انتهای سال خمسیاش، خمس آذوقهای را که از درآمد سال خريداری شده و اضافی آمده، پرداخت نمايد مانند برنج، آرد، گندم، جو، قند و شکر، چای، روغن، شيرينیجات، نفت و همچنين هر آنچه به جهت مؤونه خريداری شده و اضافی آمده است. لكن هنگامیکه فرد شاغل باشد و برای مؤونه امسال، بدهی داشته باشد و اين بدهی مساوی يا بيشتر از آذوقه مذکور باشد، به اين آذوقه خمس تعلّق نمیگيرد. حال اگر بدهی مربوطه کمتر از مقدار آذوقه اضافی باشد، تنها به مقدار مابهالتفاوت بدهی و آذوقه، خمس تعلّق میگيرد و چنانچه اين آذوقه تا سال آينده باقی بماند و بدهی مؤونه نيز از درآمد اثنای سال جديد پرداخت شود، آذوقه مذکور (به میزانی که از درآمد سال قبل استثناء شده است) به عنوان درآمد سال جديد محسوب گرديده و در صورتی که مازاد بر مؤونه سال جديد شود و تا انتهای سال مصرف نشود، پرداخت خمس آنها واجب میگردد.
شايان ذكر است، چنانچه فرد غيرشاغل برای مؤونه امسال، بدهی داشته باشد در صورتی میتواند بدهی خويش را از آذوقه اضافی كسر نمايد كه اين آذوقه يا ثمن و قيمت خريد آن در حين صرف بدهی در مؤونه امسال موجود باشد اما اگر ابتدا مبلغ قرض را صرف در مؤونه سالش نموده سپس با درآمدیكه بعد از صرف قرض در مؤونه پديد آمده، آذوقه خريداری كرده بايد خمس باقيمانده آذوقه را در انتهای سال بپردازد.
معافيت اشياء غير مؤونه از خمس به سبب داشتن بدهی برای مؤونه
مسأله 13:
اگر فرد اشيايی مانند باغ و بستان و مغازه را به جهت استفاده در غير مؤونه با درآمد اثنای سال خريداری نمايد، چنانچه اين فرد شاغل باشد و بدهی برای مؤونه امسال معادل قيمت آن شیء (باغ يا مغازه) داشته باشد، پرداخت خمس آن شیء غير مؤونه واجب نمیباشد و هنگامی كه فرد شاغل، تمام بدهی مؤونه را در سال آينده از درآمد سال جديد پرداخت نمايد، آن شیء غيرمؤونه جزء درآمد سال جديد محسوب میگردد. بنابراين در صورتی كه تا انتهای سال جدید باقی بماند و صرف در مؤونه نشود، خمس آن شیء غيرمؤونه (باغ يا مغازه) بايد به قيمت فعلی پرداخت شود. حال اگر فرد شاغل نصف بدهی مؤونه خود را از درآمد سال جديد پرداخت نمايد، نصف آن شیء غيرمؤونه جزء درآمد سال جديد محسوب میگردد. بنابراين در انتهای سال خمسی جدید، بايد خمس نصف آن شیء غير مؤونه (باغ يا مغازه) به قيمت فعلی پرداخت شود و همچنین به هر نسبتی که بدهی مؤونه را از درآمد سال جديد پرداخت میکند، به همان نسبت، به خود آن شیء در صورتی كه تا انتهای سال باقی بماند و صرف در مؤونه نشود، خمس تعلّق میگیرد.
شايان ذكر است چنانچه فرد غير شاغل برای مؤونه امسال، بدهی داشته باشد در صورتی میتواند بدهی خويش را از اشياء مذكور كسر نمايد كه اين اشياء غير مؤونه يا ثمن و قيمت خريد آنها در حين صرف بدهی در مؤونه امسال موجود باشد امّا اگر ابتداء مبلغ قرض را صرف در مؤونه سالش نموده سپس با درآمدی كه بعد از صرف قرض در مؤونه پديد آمده، آن اشياء غير مؤونه را خريداری كرده بايد خمس آنها را در انتهای سال بپردازد.
حکم خمس اشيای غير مؤونه كه به صورت نسيه خريداری شده اند
مسأله 14:
اگر فرد اشيايی مانند باغ، بستان و مغازه را به جهت استفاده در غير مؤونه، به صورت نسيه و مدّتدار خريداری نمايد یا اینکه آنها را با مال قرض گرفته شده خریداری کند، چنانچه تا انتهای سال خمسی هیچ مقدار از بدهیاش را اداء نكرده باشد، پرداخت خمس آن شیء غيرمؤونه واجب نمیباشد [7] و هنگامی كه فرد، تمام بدهی شیء مذكور را در سال آينده از درآمد سال جديد پرداخت نمايد، آن شیء غيرمؤونه جزء درآمد سال جديد محسوب میگردد. بنابر اين، در صورتی كه تا انتهای سال خمسی باقی بماند و صرف در مؤونه نشود، خمس آن شیء غيرمؤونه (باغ يا مغازه) بايد به قيمت فعلی پرداخت شود و اگر فرد نصف بدهی شیء مذکور را از درآمد سال جديد پرداخت نمايد، نصف آن شیء غيرمؤونه جزء درآمد سال جديد محسوب میگردد. بنابراين در انتهای سال خمسی، خمس نصف آن شیء غيرمؤونه (باغ يا مغازه) به قیمت فعلی بايد پرداخت شود و همچنین به هر نسبتی که بدهی را پرداخت کند، به همان نسبت، به خود آن شیء در صورتی كه تا انتهای سال باقی بماند و صرف در مؤونه نشود، خمس تعلّق میگیرد. [8]
خريد خانه مسكونی به طور نسيه و حكم خمس آن
مسأله 15:
اگر فرد خانه مسکونی که در حدّ شأن وی میباشد، را به طور نسيه و مدّتدار خريداری نمايد و در آن منزل قبل از فرا رسيدن سال ساکن گردد، از آنجا که خانه مذکور مؤونه محسوب میشود و خمس ندارد، پرداخت بدهی آن با درآمد اثنای سال يا سال بعد هم از مؤونه خواهد بود و خمس ندارد و همچنين چنانچه در سال بعد، قسمتی از بدهی خانه را پرداخت نمايد، اين پرداخت بدهی از مؤونه محسوب میشود و خمس ندارد و حكم ساير اشياء مؤونه كه نسيه يا با دين خريداری شدهاند همانند خانه مسكونی است.
مطالبات و حکم خمس آن
مسأله 15:
فردی كه در انتهای سال خمسی، مطالباتی از مردم دارد که درآمد محسوب میشود، اگر طلبش با مطالبه نمودن از بدهكار، قابل وصول است، بايد خمس آن را بدهد هر چند ارفاقاً يا به دليل ديگر آن را مطالبه ننمايد اما اگر با مطالبه هم فعلاً (سر سال خمسی) وصول نمیشود، بين دو كار مخيّر است:
الف. صبر نمايد و سال آينده كه طلب را که وصول نمود، آن را جزء درآمد سال گذشته محسوب نمايد و فوراً همان روز، خمس آن را بدهد. ب. يا آنكه در سر سال خمسیاش، ماليت نقدی و ارزش فعلی آن طلب مدّتدار را محاسبه كرده و خمس آن را نقداً پرداخت نمايد و در سال آينده كه طلب را وصول نمود، مبلغ اضافه بر ماليت نقدی طلب، جزء درآمد سال جديد است كه فعلاً خمس ندارد و اگر تا انتهای سال جدید باقی بماند و صرف در مؤونه نشود، بايد خمس آن پرداخت گردد. [9]
شايان ذكر است روش ب اختصاص به زمانی دارد که فرد خمس را بدون تأخیر و به طور نقدی میپردازد و در صورتی که بخواهد بعداً بپردازد، باید از روش الف استفاده نماید.
همچنین لازم به ذکر است در اين روش (روش ب)، فرد بايد خمس ارزش فعلی طلب را بدهد نه خمس تمام وجه طلبكاری را. لذا اگر فرد خمس تمام وجه طلبكاری را بپردازد، آنچه اضافه بر ارزش فعلی طلب به عنوان خمس پرداخت کرده است، خمس محسوب نمیشود مگر آنكه برای تصحيح آن به حاكم شرع يا نماينده او مراجعه نمايد تا آن را جزء خمس سال آیندهاش به حساب آورد.
همچنين حكم كلّيه مطالبات أعمّ از قرض الحسنه و سود معاملات نسيه يا سلف، اجرت كار و حقوق و مانند آن، يكسان است.
مسأله 16:
چنانچه طلب فرد، هم از مال مخمّس و هم از سود (درآمد) تشکیل شده باشد و وی بخواهد در سر سال خمسیاش مالیت نقدی آن طلب را محاسبه نماید، ابتدا باید مبلغ مخمّس را از کل طلب کسر نماید و سپس مالیت نقدی باقیمانده طلب را محاسبه کند [10]. [11]
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] مراد از تحقّق مؤونه (حدوث و ایجاد مؤونه) در مورد کالاهای مصرفی، زمانی است که کالای مذکور مصرف میشود، و در مورد هزینههای جاری زندگی و کسب و کار، زمانی است که فرد مالش را در مسیر آن هزینه، خرج مینماید، و در مورد کالاهای ثابت (مؤونههای مستمر)، آغاز زمان استفاده از آنها میباشد. شایان ذکر است خوانندگان محترم جهت آشنایی با موارد سه گانه مذکور، می توانند به توضیح المسائل جامع، ج 1، م 2316 و 2317 مراجعه نمایند.
[2] به عنوان مثال، الف. اگر فرد شاغلی در سال جاری ده میلیون ریال قرض گرفته و آن را صرف هزینه معالجه بیماریاش نموده باشد و در انتهای همین سال هم ده میلیون ریال درآمد مازاد داشته باشد در حالیکه بدهی مذکور را نیز پرداخت نکرده است، در این صورت، از پرداخت خمس درآمد مذکور فعلاً معاف میباشد. ب. مرد شاغلی در دو سال قبل ازدواج نموده است و ده میلیون ریال به عنوان مهریه به همسرش بدهکار میباشد. وی در همان سال، بابت کاری که برای دیگران انجام داده، ده میلیون ریال طلبکار میشود و طلبکاری مذکور را در سال جاری وصول مینماید (طلب مذکور جزء درآمد دو سال قبل محسوب میشود). چنانچه ایشان تا انتهای سال جاری مهریه همسرش را پرداخت نکرده باشد و طلبکاری مذکور هم موجود باشد، از پرداخت خمس آن فعلاً معاف است.
[3] امّا اگر زمان تحقّق مؤونه مربوط به قبل از شروع در اشتغال و کسب و کارش باشد، نمیتواند بدهی مؤونه را از درآمدی که بعد از شاغل شدن حاصل میشود، کسر نماید ولی فرد مذکور تا زمانی که شاغل نشده است، حکم افراد غیر شاغل را دارد که شرایط جاری شدن قاعده کسر برای آنان در مسأله (4) خواهد آمد.
[4] لکن در رابطه با تعلّق یا عدم تعلّق خمس به اصل زمینی که در ازای آن بدهکار است، تفصیلی وجود دارد که در مسأله (14) خواهد آمد.
[5] توضیح بیشتر مطلب بدین شرح میباشد: الف. گاه زمان پیدایش دین و زمان تحقّق مؤونه، متفاوت میباشد مثل اینکه فردی در اول مهر ماه مبلغی را قرض میکند و آن مبلغ را در ابتدای آذر ماه صرف هزینههای ازدواجش مینماید یا اینکه فرد مذکور، در اول مهر ماه ماشینی را به طور نسیه خریداری میکند و در از اول آذر ماه آن را به عنوان وسیله شخصی (مؤونه) استفاده مینماید. در این هنگام شخص مذکور میتواند معادل مبلغ بدهیای که صرف در مؤونه شده را از درآمدی که تا ابتدای آذر ماه موجود بوده، کسر نماید هر چند درآمد مذکور در اول مهر ماه موجود نباشد و در فاصله زمانی بین اول مهر تا اول آذر پدید آمده باشد. بنابر این، در فرض مذکور، برای افراد غیر شاغل، ملاک در کسر بدهی مؤونه از درآمد، زمان تحقّق مؤونه است نه زمان پیدایش بدهی.
ب. و گاه زمان پیدایش دین و زمان تحقق مؤونه، یکسان میباشد مثل اینکه فردی در اول مهر ماه ماشینی را برای استفاده شخصی به طور نسیه خریداری میکند و در همان لحظه هم از آن استفاده مینماید. در این هنگام شخص مذکور میتواند معادل مبلغ بدهیای که برای خرید مؤونه متحمّل شده را از درآمدی که تا ابتدای مهر ماه موجود بوده، کسر نماید. بنابر این، در فرض مذکور، برای افراد غیر شاغل، ملاک در کسر بدهی مؤونه از درآمد، زمان تحقّق مؤونه یا همان زمان پیدایش بدهی است.
[6] لکن در رابطه با تعلّق یا عدم تعلّق خمس به اصل زمینی که در ازای آن بدهکار است، تفصیلی وجود دارد که در مسأله (14) خواهد آمد.
[7] البته اگر شیء مذکور که بدهیاش پرداخت نشده است، تا انتهای سال خمسی، ترقّی قیمت داشته است، در صورتی که مال التجاره باشد اصل آن شیء به علت داشتن بدهی، خمس ندارد و تنها ترقّی قیمت آن مشمول خمس است و چنانچه غیر مال التجاره باشد، علاوه بر اینکه اصل شیء مذکور خمس ندارد، ترقّی قیمت آن هم، تا فروخته نشده خمس ندارد و پس از فروش، ترقّی قیمت مذکور، جزء درآمد سال فروش محسوب میشود.
[8] به عنوان مثال، فرد شاغلی زمینی را که مؤونه نیست و همچنین مال التجاره نمیباشد، به مبلغ 12میلیون ریال با پولی که قرض گرفته است خریداری میکند. قیمت زمین مذکور در انتهای سال خمسی فرد، 16 میلیون ریال میباشد در حالی که وی تا انتهای سال خمسی یک چهارم (25%) بدهی خویش (3میلیون ریال) را با درآمد اثنای سال پرداخت نموده است. شخص مذکور باید خمس یک چهارم (25%) زمین را به قیمت انتهای سال بپردازد که به شرح ذیل محاسبه میشود و سه چهارم (75%) دیگر زمین فعلاً مشمول خمس نمیباشد.
ارزش مالی یک چهارم زمین به قیمت فعلی 4،000،000 = 4 ÷ 16،000،000
خمس یک چهارم زمین 800،000 = 20% × 4،000،000
قیمت زمین مذکور در انتهای سال خمسی بعد، 18 میلیون ریال میگردد در حالی که فرد مذکور نصف (50%) کل بدهی (6 میلیون ریال) را با درآمد اثنای سال بعد پرداخت نموده است. شخص مذکور باید خمس نصف (50%) زمین را به قیمت انتهای سال بعد بپردازد که به شرح ذیل محاسبه میشود و مابقی زمین (25% زمین) فعلاً مشمول خمس نمیباشد.
ارزش مالی نصف زمین به قیمت فعلی 9،000،000 = 2 ÷ 18،000،000
خمس نصف زمین 1،800،000 = 20% × 9،000،000
شایان ذکر است بعضی از افراد این گونه میپندارند تا کل بدهی زمین مذکور پرداخت نشده باشد، اصلاً به آن خمس تعلّق نمیگیرد لکن این تصوّر صحیح نیست و شیوه صحیح محاسبه خمس آن، آن چنان است که ذکر گردید.
مثال دیگر، فردی مقداری ابزار کسب که قیمت نقد آن 9 میلیون ریال بوده را به قیمت 10 میلیون ریال به طور نسیه اقساطی خریداری میکند و مقرّر میشود تا اقساط را به تدریج در ظرف مدت 2 سال پرداخت نماید. وی تا فرا رسیدن سر سال خمسیاش یک میلیون ریال از اقساط را با درآمد بین سال پرداخت میکند که در نتیجه بدهیاش به 9 میلیون ریال میرسد. در سر سال خمسی، قیمت ابزار کسب مذکور همان 9 میلیون ریال میباشد. فرد ممکن است با نگاهی اجمالی گمان کند که ارزش فعلی ابزار کسب مساوی با بدهیاش میباشد پس معاف از خمس است اما با بررسی دقیق تر موضوع متوجه میشویم که وی یک دهم (10 درصد) از بدهی را با درآمد بین سال پرداخت نموده است، بنابراین یک دهم (10 درصد) ابزار کسب مذکور به قیمت فعلی مشمول خمس است.
خمس مذکور 180.000 = 20% × 900.000 مبلغ مشمول خمس 900.000= 10% × 9.000.000
[9] به عنوان مثال، فردی در سر سال خمسیاش بابت فروش کالا، طلبی در قالب چک به مبلغ یک میلیون ریال دارد که کل آن درآمد محسوب میشود و تاریخ وصول آن، شش ماه پس از سال خمسی وی میباشد. وی در سر سال خمسی بین دو امر مخیّر است: الف. صبر نمايد و سال آينده كه طلب را که وصول نمود، آن را جزء درآمد سال گذشته محسوب نمايد و فوراً خمس کل یک میلیون ریال را پرداخت نماید که 200 هزار ریال میباشد. ب. يا آنكه در سر سال خمسیاش، ماليت نقدی و ارزش فعلی آن طلب مدّتدار را محاسبه كرده و خمس آن را پرداخت مینمايد. چنانچه مالیت نقدی طلب 850،000 ریال برآورد گردد، وی باید خمس آن را که 170 هزار ریال میشود پرداخت نماید و در سال آينده كه وی طلب را وصول نمود، مبلغ اضافه بر ماليت نقدی طلب (150 هزار ریال)، جزء درآمد سال جديد است كه فعلاً خمس ندارد و اگر تا انتهای سال جدید باقی بماند و صرف در مؤونه نشود، بايد خمس آن نیز پرداخت گردد.
[10] به عنوان مثال، فردی در اول دی ماه کالایی را به قیمت 100،000 ریال با مال مخمّس خریداری مینماید. وی این کالا را به قیمت 120،000 ریال به طور نسیه رأسی یک ساله به فروش میرساند. شخص مذکور برای محاسبه خمس این طلب به هنگام فرا رسیدن سال خمسیاش (انتهای اسفند ماه)، ابتدا باید مبلغ مخمّس (100،000 ریال) را کسر نموده و سپس مالیت نقدی مبلغ باقی مانده (20،000 ریال) را محاسبه نماید.
[11] کتاب مسائل خمس و زکات مطابق با فتوای حضرت ایت الله سیستانی ص 56 ، از م 85 تا م 100 - توضیح المسائل جامع ج 1، ص 673، م 2360 تا م 2367 – منهاج الصالحین، ج 1، م 1247