آلات لهو و موسیقی مطابق با فتاوای مقام معظم رهبری
- نوشته شده توسط جمعی از طلاب
- دسته: احکام عنا و موسیقی
- بازدید: 5024
«بسم الله الرحمن الرحیم»
آلات لهو و موسیقی
مطابق با فتاوای مقام معظم رهبری (مدّ ظله العالی)
تعریف: موسیقی در محاورات عمومی به دو معنا به کار میرود:
۱. موسیقی عبارت است از فن ترکیب اصوات، به گونهای که مستمع از آن خوشش بیاید. بنابراین هر صوتیکه در آن، کیفیّت زیر و بمهای صدا و شدّت و ضعفهایی که به صوت داده میشود، موجب شود که مستمع از آن لذّت ببرد، به آن موسیقی میگویند؛ چه از حنجرۀ انسان خارج شود، چه از آلات موسیقی و چه از حنجرۀ حیوانی؛ مثل نغمه بلبل یا قناری. حتی گاهی گویندهای در کلام معمولی خود زیر و بم، و شدّت و ضعفی ایجاد میکند که تبدیل به موسیقی میشود.
.۲معنای دیگری که در عرف برای موسیقی ذکر میکنند، همان صداهای برخاستۀ از سازهاست.
البته مقصود از صدا، صدای متعارف خود آن ساز است. نه اینکه کسی فقط بهطور نامنظم به سیمها و تارهای آن زخمه و مضراب بزند. بنابراین مراد از صدای ساز این است که نوازندهای حرفهای این را بنوازد.
معیار حکم حرمت آلات موسیقی:
اگر با آلات موسیقی، صوت لهوی مضلّ عن سبیل الله نواخته شود که موجب انحراف فکری و عقیدتی، یا افتادن در گناه شود که به اصطلاح ضلالت عملی است، مثل صدایی که تحریک شهوت کند، یا انسان را از عمل واجب غافل کند، این موسیقی حرام است.
قید "مناسب مجالس لهو و فسق و فجور" در حرمت آلات موسیقی
معیار در حرمت موسیقی، لهوی مضلْ بودن است. اما با توجه به اینکه معمولاً آنچه مناسب مجلس لهو است، صوت لهوی است، بنابراین میتوان گفت صوت لهوی، یا به تعبیر دیگر، صوت مناسب مجالس لهو، اگر از سازها تولید شود، حرام است. البته تشخیص آن با عرف است.
برخی مصادیق لهو محرّم:
۱. صدای این آلات، محرک شهوت باشد.
.۲ محرّک و موجب انجام حرامی باشد؛ یعنی این صدا طوری باشد که انسان را به کار حرامی وادارد.
۳. صوتی که انسان را از انجام واجبی باز میدارد؛ مثلاً جاذبه صوت باعث ترک جهاد، طلب رزق، تحصیل علم و... شود. این صوت جزو همان لهو محرّم است.
۴. اصوات و آهنگهایی که حالت بیمبالاتی به دین را به انسان القاء میکند و او را از فضای دین خارج میکند، مصداق لهو مضلّ عن سبیل الله است.
۵. صوت مرقّص؛ این صوت مصداق اتمّ و اظهر صوت لهوی مضلّ عن سبیل الله است.
به طور کلی میتوان گفت: هر آهنگ و صوتی که فضا را به سمت بیمبالاتی نسبت به دین، گناه و بیتوجهی به تکلیف شرعی بکشاند، حرام است.
اگر آهنگی در تلویزیون پخش شود، این فضا، فضای گسترۀ امواج تلویزیونی است و اگر در اتاق اجرا شود، طبعاً گسترهاش به همان اندازه است؛ یعنی تأثیر شأنی آن در این دو جا فرق میکند. ممکن است یک چیزی در نقطۀ مشخصی حرام نباشد، امّا وقتی گسترۀ عظیمی پیدا کرد، حرام شود. بنابراین، گرچه در رادیو و تلویزیون هم صدای این آلات پخش میشود، نباید اَشکال اینها دیده شود؛ چراکه نفس ملاحظۀ اَشکال این آلات، فضا را لهوی میکند؛ یعنی در ایجاد فضای لهو تأثیر دارد. بنابراین باید به همین اندازه جلویش را گرفت.
پس معیار این است که این صوت به هر نحو، ایجاد لهو کرد، محرّم است.
نکته:
معیار در امور ذکر شده شأنیت است. یعنی لزومی ندارد شنونده بالفعل چنین آثاری داشته باشد. بلکه اگر طبیعت این آواز محرک شهوت، یا بازدارنده از انجام واجب یا باعث بر محرّم باشد، حرام است.
نمونهای از مصادیق بارز غیر لهوی
چنین نیست که این آلات، همه جا مضلّ عن سبیل الله باشند یا صوتشان لهوی باشد. مواردی هم قطعاً لهوی نیست؛ مثلاً طبل یا شیپوری که در میدان جنگ میزنند، یا ضربی که در زورخانهها میزنند، که قوام و انتظام این ورزش باستانی هم به این ضرب مرشد است، این اصوات لهوی نیست.
خرید و فروش آلات لهو و تعلیم و تعلّم آن:
اگر آلات لهو از آلات مشترک بین موسیقی محلّل و محرّم است، ساختن آنها حرام نیست.
بله، در جایی که شرط استفادۀ حرام از آن شود، در این صورت معامله، حرام و باطل است.
تعلیم و تعلّم این آلات، چنانچه به وسیلۀ آهنگهای لهوی مضّل است، حرام است؛ زیرا در اینجا تعلیم عملی است، نه تئوریک. لذا اگر این موسیقی که با آن تعلیم میدهد، از نوع حرام باشد، این تعلیم و تعلم حرام است. البته نه از باب اینکه تعلیم حرام است، بلکه از باب اینکه خود این عمل حرام است. بنابراین تعلیم و تعلّم فی نفسه حرام نیست.
خرید و فروش این آلات و سایر معاملات هم تابع همین مطلب است؛ یعنی چنانچه به عنوان آلات مشترک فروخته میشود، مثل بقیۀ آلات مشترک بین محرّم و محلّل است که اگر شرط استفاده حرام یا قصد استفاده حرام در آن نیست، اشکال ندارد. ولی اگر میداند که استفاده حرام خواهد شد، در صورتی که این بیع اعانت و کمک بر آن محسوب شود، حرام است.
ترویج موسیقی
هر چیزی که پدیدۀ موسیقی را در جامعه رایج، و آن را عادیسازی کند، ترویج محسوب میشود. با توجه به اینکه در زمان ما موسیقی لهوی بر غیر لهوی غلبه دارد، باید جلوی ترویج آن را گرفت؛ زیرا وقتی این امر در جامعه رواج پیدا کرد، حرام نیز در جامعه گسترش مییابد.
اگر زمانی رسید که موسیقی حرام مطلقاً در جامعه وجود نداشت، یعنی موسیقیدانهای متدیّنی پرورش یافتند که آثار هنری آنها غیر لهوی و حلال، بلکه مقرّب الی الله شد، آن وقت تشکیل آموزشگاه و نمایشگاه اشکال ندارد. اما امروز اینگونه نیست و وضع موسیقی کشور، نامطلوب است؛ یعنی موسیقی لهوی مضل بر موسیقی غیر لهوی غلبه دارد. بنابراین در این شرایط ترویج موسیقی جایز نیست.
آیا تعلیم و تعلّم موسیقی، از مصادیق ترویج موسیقی است؟
تعلیم و تعلّم موسیقی، ترویج موسیقی نیست. امّا اگر تعلیم و تعلّم شایع و رایج شد، مثلاً در شهرهای مختلف، در هر خیابان شهر، آموزشگاههای موسیقی دایر باشد و تبلیغات فراوان برای جذب جوانان شود، این حالت مسلّماً ترویج است و هر چیزی که موجب ترویج موسیقی شود، محلّ اشکال است.
بنابراین مسئولان کشور در این زمینه مسئولیت سنگینی ندارند و حتی کسانی هم که احساس میکنند با آموزشگاههای مختلف، ترویج به وجود میآید، آنها هم مسئولاند.
نمایشگاه آلات غنا
آنچه مسلّم است این است که ترویج موسیقی و غنا در جامعه، با توجه به اینکه مصداقهای حرام آن بر مصداقهای حلال غلبه دارد، جایز نیست. بنابراین در معرض قرار دادن این آلات و تشکیل نمایشگاه ادوات موسیقی، عنوان ترویج باطل صدق میکند. ازاینرو تشکیل نمایشگاه موسیقی جایز نیست.
سؤالات
۱. نمایش دادن ابزار و آلات و سازهایی که از آن موسیقی مینوازند، از سیمای جمهوری اسلامی چه حکمی دارد؟
جواب: نشاندادن این آلات در تلویزیون، نوعی عادیسازی و ترویج این آلات است. با توجه به اینکه استعمال لهوی اینها بر استعمال غیر لهویشان غلبه دارد، یعنی جنبۀ حرامش از جنبۀ حلالش بیشتر است، بنابراین ترویج حرام، و لهو است و نباید کاری کرد که محرّمات در جامعه عادی، و برای مردم کوچک و سبک شود. البته این عنوان ثانوی است؛ عنوان اوّلی نیست.
۲. نواختن و آموزش موسیقی لهوی و غنای لهوی به قصد کارشناسی یا آشنایی شاگردان چه حکمی دارد؟
جواب: اجرای موسیقی محرّم و لهوی به هر قصدی که باشد، حرام است؛ چه به قصد تعلیم و چه تعلم و آشنایی.
۳. حکم فراگیری موسیقی (آهنگسازی، نوازندگی و خوانندگی) به قصد استفادۀ شخصی در کنار سایر کارهای زندگی یا گذراندن اوقات فراغت چیست؟ (فرض کنیم شخص قصد ندارد برای دیگران این کار را انجام دهد. بلکه میخواهد برای استفاده در خلوت خودش یاد بگیرد.)
جواب: چنانچه موسیقی لهوی محسوب نشود و مستلزم ترویج هم نباشد، اشکالی ندارد.
۴. جواب: موسیقی غربی با موسیقی غیرغربی، از لحاظ مناط حرمت، فرقی ندارد. مناط حرمت در همۀ اینها یک چیز است. امّا اگر موجب گرایش به فرهنگ غرب هم شود، این یک عنوان ثانوی است. اگر فرض کنیم موسیقی غربیای وجود داشته باشد که لهوی نباشد، یعنی فی نفسه مناط حرمت در آن نباشد، امّا گرایش به فرهنگ غرب ایجاد کند، به خاطر این عنوان ثانوی، حرام است.
۵. با توجّه به اینکه یکی از وظایف دستگاههای تبلیغاتی و رسانهای، معرفی خوبها و بدها به منظور تشویق به خوبیها و نهی از بدیهاست، با توجّه به این، اجرا، نمایش و پخش موسیقی حرام به قصد معرفی و بالا بردن بینش مردم برای جلوگیری بهتر از مفاسد بعدی چه حکمی دارد؟
جواب: موسیقی لهوی مضّل بیشک حرام است. این انگیزه که ما بخواهیم مردم را به نوع موسیقی حرام آشنا کنیم، دلیل بر جواز عمل نمیشود.
۶. آیا میتوان مصرف موسیقی حرام را برای امری مهمتر، همچون مقابله با هجوم فرهنگی و سیاسی غرب برای مدّتی یا برای مردم منطقهای جایز دانست؟
جواب: این تشخیص، تشخیص غلطی است؛ اینکه تصوّر کنیم حرامی را مدتی در جامعه رواج دهیم، به خیال اینکه بعد از مدتی، آن را جمع میکنیم و آن تهاجم فرهنگی هم انجام نمیگیرد، از خطاهای فاحش است. متأسفانه گاهی بین اهل فرهنگ نیز چنین تدبیرهای غلطی دیده میشود.
۷. اجرای موسیقی حلال یا پخش آن از صدا و سیما در روزهای سوگواری چه حکمی دارد؟
جواب: اگر عرفاً از این عمل، هتک فهمیده شود، مسلّماً حرام است؛ مثلاً اگر شب عاشورا آهنگی پخش شود که در فرهنگ عمومی مردم، هتک حرمت تلقّی شود، این موسیقی حرام است. امّا اگر هتک حرمت تلقّی نشود، فی نفسه امر محرّمی نیست. اگرچه بهتر است تا جاییکه امکان دارد، این چیزها را از ساحت مراسم دینی دور کنند.
۸. بعضی از رادیوهای فارسی زبان که از سوی بیگانگان هدایت میشوند، با برقراری ارتباط با مخاطبان داخل کشور، اقدام به پخش آهنگهای درخواستی میکنند که بیشتر مربوط به دورۀ طاغوت است؛ شنیدن این آهنگها در نظام اسلامی چه حکمی دارد؟
جواب: چنانچه موسیقی لهوی است، فرقی نمیکند که انسان آن را در جمهوری اسلامی بشنود یا در غیرجمهوری اسلامی، در مسجد بشنود یا در خیابان؛ موسیقی لهوی حرام است.
۹. ارائۀ نوحهها همراه با آهنگهای موزون به صورت زنده یا نوار کاست چه حکمی دارد؟
جواب: صِرف موزون بودن، یعنی منطبق بودن بر یکی از آهنگها و الحان موسیقی، به هیچ وجه مناط حرمت نیست. بلکه مناط لهوی بودن آن است که مضل عن سبیل الله باشد. اگر آهنگی، لهوی مضل باشد، چه در نوحه و روضه باشد و چه در غیر روضه، حرام است. نوحه و روضه بودن موجب نمیشود که از حرمت خارج شود.
۱۰. آیا گوش دادن موسیقی به منظور مداوا موجب حلّیت آن میشود؟
جواب: خیلی از عقلای عالم تصور میکنند موسیقی برای زندگی، مانند هوا و آب ضروری است؛ این مطلب صحیح نیست؛ هر چند برای بعضی بیماریها به کار میرود و شفابخش است. ولی این دلیل نمیشود که موسیقی حلال شود. بلی استعمالِ این حرام در صورت اضطرار جایز است؛ مثل استعمال خمر برای مرض. اگر بیماری این خمر را استعمال کرد، دلیل بر حلیّت خمر نیست! معنایش این است که این عمل محرّم برای این شخصِ خاص جایز است، نه اینکه به طور مطلق جایز باشد.
۱۱. آیا همۀ سازهای دستی و الکترونیکی، ایرانی و غربی، حکم واحد دارند؟
جواب: خیر، فرنگی یا ایرانی بودن، قدیمی یا جدید بودن، دستی یا الکترونیکی بودن فرقی ندارد؛ مناط حرمت و حلیّت در همۀ آلات موسیقی یکسان است.
بعضی گمان میکنند موسیقی فرنگی، حرام و موسیقی اصیل ایرانی، حلال است. درحالی که چنین نیست، بلکه گاهی به عکس است.
۱۲. حکم زدن دایره در عروسی چیست؟
جواب: فرقی بین عروسی و غیرعروسی نیست؛ چون دایره از آلات موسیقی است؛ چه حلقهدار باشد و چه بدون حلقه. لذا اگر کیفیت زدن آن، لهوی باشد، حرام است؛ چه در عروسی باشد و چه در غیر عروسی و اگر غیر لهو باشد، چه در عروسی باشد و چه غیر عروسی، حلال است.
۱۳.گاهی خانمها در مجالس عروسی با ظرفی مانند تشت یا قابلمه موسیقی میزنند، موسیقی با این وسایل چه حکمی دارد؟
جواب: هیچ فرقی بین این وسایل و دف نیست. کسانی هستند که، ظرفهای شیشهای را با محتوای آب متغیّر پهلوی هم میگذارند و با وسیلهای روی آن میزنند، در این صورت هم فرقی نمیکند و این همان موسیقی است. اگر آهنگ، آهنگ لهوی باشد، حرام است و اگر غیرلهوی باشد، حرام نیست. بنابراین فرقی بین آلات لهو حقیقی و آنچه به جای آلات لهو استفاده میشود، نیست.
درصورت اطلاع از فتاوای معظم له درباب "مسائلی مهم در باب موسیقی و غناء و عروسی" اینجا را کلیک نمایید