بیان برخی از احكام مربوط به قرآن و اسماء متبرکه
- نوشته شده توسط جمعی از طلاب
- دسته: احکام اسما متبرکه
- بازدید: 4748
- چاپ
بیان برخی از احكام مربوط به قرآن و اسماء متبركه
(مطابق با فتوای آیت الله العظمی سیستانی(حفظه اللّه) )
مسأله 1: مس نمودن خطّ قرآن يعنی رساندن جایی از بدن مثل دست، پا، صورت، لب، سينه، زبان، دندان و ... به خطّ قرآن، برای كسی كه وضو ندارد، حرام است و فرقی در حرمت لمس قرآن بدون وضو بين آيه و كلمه و حرف نيست.
مسأله 2: مسّ آيات قرآن با مو در موهای كوتاهی كه عرفاً تابع پوست بدن محسوب میشوند، حرام است و در غير آن جايز است هر چند احتياط مستحب ترك آن است.
مسأله 3: هرگاه دست شخصی بر خط قرآن باشد و وضويش باطل شود، واجب است فوراً دستش را بردارد. همچنين اگر از روی غفلت گذاشت به مجرّدی كه متوجّه شد بیوضو است بايد دستش را بر دارد.
مسأله 4: لمس نقطه، مدّ، تشديد، حركات اعرابی، سكون و آنچه مربوط به مواد قرآنی و هيئات آن میباشد بدون وضو حرام است ولی لمس علائم جواز وقف و عدم جواز وقف و مثل آن اشكال ندارد.
مسأله 5: لمس حروفی كه در قرآن خوانده نمیشود ولی در نگارش عربی نوشته میشود مانند حروف والی يا الف در قالوا، آمنوا بدون طهارت، حرام است. همچنين الف در كلماتی مانند الرَّحْمٰن، لُقْمٰن چنانچه به صورت الرحمان يا لقمان نوشته شود.
مسأله 6: در الفاظ و كلمات مشترك بين قرآن و غير قرآن، ميزان آن است كه مجموع كلمات چيده شده در كنار هم، عرفاً قرآن محسوب شود و قصد نويسنده در آن بیاثر است البتّه بعد از جدايی اين كلماتِ قرآنی از هم، مراعات مقتضای احتياط ترك نشود يعنی اگر قبلاً عبارت در نظر عرف، قرآنی بوده و الآن به خاطر قطعه قطعه شدن و جدا شدن أجزای آن از یکدیگر، در عرف، قرآن محسوب نشود، احتياط لازم است باز هم بدون وضو، بدن را به آن نرساند.
مسأله 7: اگر روی قرآن، شيشه يا پلاستيك نازك يا زر ورق گذاشته باشند و خطّ قرآن از زير آن نمايان باشد، مسّ آن بدون وضو اشكال ندارد.
مسأله 8: فرقی بين چيزی كه قرآن بر آن نوشته شده نيست مثل كاغذ، لوح، پارچه، لباس، زمين، ديوار و .... حتّی درهم و دينارها و اسكناسها و پولهايی كه بر آن قرآن نوشته شده، بنابراحتياط واجب، دست زدن به آن بدون وضو اشكال دارد.
مسأله 9: فرقی بين انواع خطهای قرآنی نيست حتّی خطوط مَهجُور كه نوشتن با آن اكنون مرسوم نيست مثل خطّ كوفی، مسّ آن بدون وضو ،حرام است. همچنان كه فرقی بين اقسام كتابت نيست كه با قلم يا چاپ يا حكّاكی يا برش يا نوشتن برجسته يا گلدوزی و .... باشد.
مسأله 10: اگر از يك طرفِ كاغذ، مركّبی كه با آن قرآن نوشته شده، به طرف ديگر سرايت كند، مسّ بدون وضوی آن، بنابر احتياط واجب، جايز نيست، خصوصاً اگر خطّ قرآنی را به عكس نوشته باشند كه از طرفِ ديگر كاغذ به شكل طبيعی خوانده میشود.
مسأله 11: لمس غير خطّ قرآن مثل ما بين سطرها، ورق و جلد و غلاف آن بدون وضو حرام نيست ولی كراهت دارد. همچنين آويزان نمودن قرآن به گردن يا لباس و حمل آن در صورتی كه خطوط قرآن با بدن تماس مستقيم نداشته باشد، بدون وضو مكروه است.
مسأله 12: حرمت مسّ خطّ قرآن مختصّ مكلّفين است. بنابراين جلوگيری و بازداشتن بچه و ديوانه از مسّ خط قرآن، واجب نيست ولی اگر مسّ نمودن آنان بیاحترامی و هتك به قرآن باشد مثل پاره كردن يا نشستن روی قرآن يا نجسكردن آن، بايد از آنجلوگيری كنند و دادن قرآن به اطفال برای آموزش و مانند آن بیاشكال است هرچند بدانند اطفال بدون وضو آن را مس میكنند بلكه سبب شدن در مسّ خطّ قرآن توسّط اطفال، مثل اينكه دست طفل را گرفته و بر خط قرآن قرار دهد، در فرض عدم هتك، جايز است.
مسأله 13: نجس كردن خط و ورق قرآن در صورتی كه مستلزم هتك و توهين باشد، حرام است و اگر نجس شود بايد فوراً آن را آب بكشند. همچنين در غير فرض هتك نيز بنابر احتياط واجب، نجس كردن آن، حرام و آب كشيدن آن، واجب است.
مسأله 14: اگر جلد قرآن، نجس شود در صورتی كه بیاحترامی به قرآن باشد، بايد آن را آب بكشند.
مسأله 15: گذاشتن قرآن رویعين نجس که رطوبت سرایت کننده ندارد مثل خونِ خشک یا چرمی كه از پوست مردار تهيه شده است و خشك است، در صورتی كه موجب هتك و بیاحترامی باشد، حرام است و برداشتن قرآن از روی آن، واجب میباشد.
مسأله 16: نوشتن قرآن با مركب نجس هر چند يك حرف آن باشد، حكم نجس كردن آن را دارد يعنی در صورتی كه مستلزم هتك و بیاحترامی باشد، حرام است و اگر نوشته شود بايد آن را به وسيله آب يا غير آن محو كنند به طوری كه عين مركّبِ نجس از بين برود.
مسأله 17: پاك كردن ورق قرآن و تطهیر آن، فقط وظيفه كسی كه آن را نجس كرده نيست بلكه اگر ديگران هم باخبر شوند وظيفه همه است كه آن را پاك كنند و وجوب كفايی دارد يعنی اگر يكی اين وظيفه را انجام دهد، از ديگران ساقط میشود.
مسأله 18: اگر قرآنی كه نجس شده ملك ديگری باشد، در جواز تطهير آن بدون اذن مالك آن، اشكال است مگر آنكه ترك تطهير هتك و توهين به قرآن كريم باشد و اجازه گرفتن از مالك آن ممكن نباشد يا مالك آن از اجازه دادن امتناع ورزد و خود نيز آن را تطهير ننمايد.
مسأله 19: اگر فردی قرآنی را كه ملك ديگری است، نجس نمايد، نقصان قيمتی را كه در اثر نجس شدن آن حاصل میگردد، ضامن است.
مسأله 20: فروش قرآن به كافر، بنابر احتياط واجب، صحيح نيست و دادن قرآن به كافر چنانچه هتك و توهين به قرآن شمرده شود يا در معرض هتك باشد، حرام است امّا اگر دادن قرآن به كافر مثلاً برای ارشاد و هدايت او باشد و هتك و توهينی هم به آن صورت نمیگيرد، اشكال ندارد.
مسأله 21: اگر به صورت غير عمد، قرآن از دست انسان به زمين بيفتد، كفّاره ندارد ولی باید فوراً آن را بردارد و احترام كند.
مسأله 22: كسی كه وضـو ندارد، بنابر احتياط لازم، جایز نیست اسم ذات خداوند متعال (الله، خدا، GOD) و صفات خداوند متعال (مثل خالق، بارئ، الرحمٰن، مقلّب القلوب و الأبصار و ...) را به هر زبانی كه نوشته شده باشد، مسّ نمايد و احتیاط مستحب است كه اسم مبارك پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها را هم بدون وضو لمس ننماید.
مسأله 23: به همراه داشتن حرزها و آنچه اسم خداوند سبحان در آن است، اشكال ندارد ولی بنابر احتياط واجب، لازم است آن را روی لباسها استفاده نمايد تا اسم جلاله با بدنِ فرد بدون وضو تماس نداشته باشد يا آنكه اسم جلاله داخل در جلد و غلافی باشد هر چند نازك تا مانع از تماس مستقيم آن با بدنِ فرد بی وضو گردد.
مسأله 24: اگر قرآن را به زبان فارسی يا به زبان ديگری ترجمه كنند لمس آن در غير اسم ذات و اسماء و صفات خدوند متعال بدون وضو اشكال ندارد.
مسأله 25: اگر به جای اسم الله، رمز «ا...» را بنويسند، همزه و نقاط، حكم لفظ جلاله را ندارد و لمس آن بدون وضو، جايز است.
مسأله 26: لمس ضميری كه به الله برمیگردد مانند «ـه» در بسمه تعالی يا «هو» در هو الباقی، بدون وضو، جايز است.
مسأله 27: مسّ لفظ جلاله بدون وضو، بنابر احتياط، جايز نيست هر چند جزئی از يك اسم مركب باشد مثل عبدالله و حبيبالله.
مسأله 28: اگر ورق قرآن يا چيزی كه احترام آن لازم است مثل كاغذی كه اسم خداوند متعال يا پيامبر صلی الله عليه و آله يا يكی از معصومين عليهم السلام بر آن نوشته شده يا القاب و كنيههای آن بزرگواران در مستراح بيفتد، بيرون آوردن و آب كشيدن آن هر چند خرج داشته باشد، واجب فوری است و اگر بيرون آوردن آن ممكن نباشد، بايد به آن مستراح نرود تا يقين كند آن ورق پوسيده است ولی إعلام به ديگران واجب نيست و همچنين اگر تربت امام حسين عليه السلام در مستراح بيفتد و بيرون آوردن آن ممكن نباشد، بايد تا وقتی كه يقين نكرده است كه به كلّی از بين رفته، به آن مستراح نرود.
مسأله 29: بر طرف كردن نجاست از تربت امام حسين عليه السلام كه از قبر مبارك حضرت به قصد تبرّك برداشته شده است، چنانچه در عرف، هتک و توهین محسوب شود، واجب است و تربت و خاك قبر پيامبر خدا صلّی الله عليه و آله و ساير ائمه اطهار عليهم السلام كه از قبور منوّره ايشان به قصد تبرّك برداشته شده باشد، در نجس شدن و تطهير، حكم تربت حضرت سيّد الشهداء أبا عبد الله الحسین عليه السلام را دارد. همچنين در تربت حضرت سيّد الشهداء عليه السلام فرقی نيست كه از قبر شريف آن مظلوم برداشته باشند يا آنكه از خارج آورده و به قصد تبرّك و استشفاء بر قبر مطهّر گذاشته باشند.
مسأله 30: اسامی بعضی از اماكن همنام اهل بيت عليهم السلام است مثل خيابان امام رضا، ميدان امام حسين، حسينيه حضرت زهراء و مسجد موسی بن جعفر و ...، زير پا رفتن يا در زباله دانی انداختن آنها، جايز نيست.
مسأله 31: احترام اسامی متبرّكه بايد حفظ شود و انداختن آنها در اماكنی كه عرفاً مصداق هتك و اهانت است، جايز نيست، لذا بهترين راه اين است كه ظرف يا محلّی برای نگهداری اين گونه اسماء و كلمات در نظر گرفته شود و بعد از چند مدّت محتوای آن را يا در گوشهای از بيابان يا در مكان پاك، دفن كنند يا در دريا يا آب روان بريزند. همچنين محوِ نوشتهها هر چند با بعضی از مواد شيميايی پاك، جايز است ولی سوزاندن آيات قرآن يا قرآنهای ورق ورق شده يا اسامی متبركه خداوند متعال يا معصومين عليهم السّلام مطلقاً جايز نيست.