منو

جمعه, 31 فروردين 1403 - Fri 04 19 2024

A+ A A-

احکام تخصصی و تفصیلی دماء ثلاثه بانوان (خون های 3 گانه) [احکام بانوان]

احکام "دِماءِ ثَلاثَة"

(خون‌های سه گانه) [مخصوص بانوان]

مطابق با فتاوای آية اللّه العظمی سيستانی (مدظله العالی)

حــيــض:

حيض كه گاهی از آن تعبير به عادت ماهانه يا قاعدگی مي شود، خونی است كه غالباً در هر ماه چند روزی از رحم زنان خارج می شود و زن را در موقع بيرون آمدن خون حيض، «حائض» مي‌گويند و در شرع مقدّس اسلام احكامی دارد كه در مسائل آينده خواهد آمد.

مسأله 1: خون حيض در بيشتر اوقات غليظ و گرم و تازه و رنگ آن سياه يا سرخ تيره است و با فشار و كمی سوزش بيرون مي آيد، که به اين موارد، «نشانه‌های حيض، يا صفات حيض » گفته مي‌شود و در بعضی از موارد برای تشخيص حيض بودن خون از آن‌ها استفاده مي‌شود و توضيح موارد آن در مسائل آينده ذکر مي‌شود .

شرايط خون حيض

مسأله 2: خونی از زن خارج مي‌شود در صورتی حيض محسوب مي‌شود که دارای شرايط خون حيض باشد، و اگر يکی از آن‌ها را هم نداشته‌ باشد، حيض به حساب نمي‌آيد. در مسائل بعد به توضيح شرايط خون حيض پرداخته مي‌شود.

شرط اول: پس از بلوغ باشد

مسأله 3: شرط اول خون حيض آن است كه پس از بلوغ باشد؛ بنابراين خونی كه دختر قبل از تمام شدن نُه سال قمری مي بيند، حيض نيست، خواه نشانه های حيض را داشته باشد يا نداشته باشد.

مسأله 4: دختری كه نمي داند نُه سالش تمام شده يا نه، اگر خونی ببيند كه دارای نشانه‌های حيض  نباشد، حيض نيست و اگر نشانه های حيض را داشته باشد حكم به حيض بودن آن محلّ اشكال است البتّه اگر اطمينان حاصل شود به اينكه حيض است، هرچند اين اطمينان  با استفاده از وسايل علمی جديد حاصل شود، در اين صورت معمولاً اطمينان  پيدا مي شود كه نُه سال او تمام شده است.

شرط دوم: قبل از يائسگی باشد

مسأله 5: شرط دوم خون حيض آن است كه قبل از يائسگی باشد، بنابراين خونی كه زنان بعد از يائسگی مي بينند، حيض نيست، خواه نشانه های حيض را داشته باشد يا نداشته باشد و سن يائسگی در زنان، شصت سال قمری است و خونی را كه زنان پس از تمام شدن شصت سال قمری مي بينند، حكم حيض را ندارد و زن در فاصله پنجاه تا شصت سالگی چه قُرَشيه باشد چه غير قرشيه، حيض مي بيند هر چند احتياط مستحب اين است زن هايی كه قرشيه نيستند، در اين فاصله در مواردی كه قبل از اين سن، حيض به حساب مي آمد، کارهايی که بر حائض حرام است را ترك كنند و وظايف مستحاضه را نيز انجام دهند . 

مسأله 6: زنی كه شك دارد يائسه شده يا نه يعنی شصت سال قمري اش کامل شده يا نه، اگر خونی ببيند و نداند حيض است يا نه، بايد بنا بگذارد كه شصت ساله نشده و يائسه نيست.

مسأله 7: زن حامله و زنی كه بچّه شير مي دهد ممكن است حيض ببينند و حاملگی و شير دادن با حيض شدن، هم‌زمان، امکان‌پذير است و احكام زن حامله و غير حامله فرقی ندارد، ولی زن حامله ای كه عادت وقتيه دارد، در صورتی كه بعد از گذشتن بيست روز از اوّل عادتش، خونی ببيند كه صفات حيض را دارد لازم است بنابر احتياط واجب، کارهايی که بر حائض حرام است را ترک کرده و کارهايی که بر مستحاضه واجب است را هم انجام دهد.

شرط سوم: از رحم باشد

مسأله 8: شرط سوم خون حيض آن است كه از رحم باشد. بنابراين خونی كه از رحم نيست مثل خون بكارت و زخم داخل مجرا، حكم حيض را ندارد. همچنين زنانی كه رحم خود را برداشته اند و رحم ندارند، خونی كه می بينند، حيض نيست.

شرط چهارم: از رحم بيرون آمده و خارج شود

مسأله 9: شرط چهارم خون حيض آن است كه از رحم بيرون آمده باشد. بنابراين خونی كه در رحم مانده و هنوز مقداری از آن هم هر چند كم، بيرون نيامده، حكم حيض را ندارد.

مسأله 10: در شروع دوران حيض، لازم است خون بيرون بيايد هر چند كم باشد و فرق ندارد كه خون از مجرای طبيعي اش به خودی خود يا به وسيله پنبه و غير آن بيرون آمده باشد و اگر خون اصلاً بيرون نيامده و فقط در فضای فرج ريخته، حكم حيض بر آن جاری نمی شود ولی پس از خارج شدن اوليه خون، در ادامه حيض، خارج شدن خون به بيرون مجرا شرط نيست و لازم نيست در تمام سه روز خون بيرون بيايد، بلكه اگر در باطن فرج، خون باشد كافی است و بودن خون در رحم، كافی نيست و منظور از بودن خون در باطن فرج، آن است كه اگر پنبه بگذارد و كمی صبر كند و بيرون آورد خونی شود هرچند به مقدار بسيار كم باشد و چنانچه در بين سه روز مختصری پاك شود، به طوری كه در بين همه يا برخی از زنان معمول است، باز هم حيض مي‌باشد.

شرط پنجم: كمتر از سه روز نباشد

مسأله 11: شرط پنجم خون حيض آن است كه مدّت آن كمتر از سه روز نباشد و اگر مختصری هم از سه روز كمتر باشد حيض نيست هر چند نشانه های حيض را داشته باشد، بنابراين هرگاه پس از شروع به خونريزی با استفاده از قرص و آمپول و مانند آن از ادامه آن جلوگيری كند و خون در كمتر از سه روز قطع شود، حكم حيض را ندارد.

مسأله 12: اگر زن از اذان صبح روز اوّل تا غروب آفتاب روز سوم، پشت سر هم خون ببيند، سه روز خون ديدن که کمترين مقدار حيض مي‌باشد محقّق شده و لازم نيست شب اوّل و شب چهارم را هم خون ببيند ولی بايد در شب دوم و سوم خون قطع نشود و اگر علاوه بر آن، در شب اول هم خون ديده هر چند آن را حيض قرار می دهد ولی آن را در محاسبه سه روز حيض در نظر نمي‌گيرد. بنابراين ابتدای محاسبه، اذان صبح روز اول است.

 امّا زنی كه پس از اذان صبح روز اول خون می بيند لازم است سه شبانه روز معادل هفتاد و دو ساعت، خون مشاهده نمايد و نقص و كمی روز اول را از روز چهارم تكميل كند مثلاً  اگر خون از اذان ظهر روز اوّل شروع شود برای آنكه بتوان آن را حيض قرار داد لازم است تا اذان ظهر  روز چهارم ادامه پيدا كند و قطع نشود.

مسأله 13: اگر كمتر از سه روز خونی ببيند و پاك شود و بعد، خونی ببيند که حداقل سه روز باشد  پاك شود، خون دوم حيض است به شرط آنكه ده روز از زمان حيض سابقش گذشته باشد و خون اوّل هر چند در روزهای عادتش باشد، حيض نيست.

شرط ششم: بيشتر از ده روز نباشد

مسأله 14: شرط ششم خون حيض آن است كه مدّت آن بيشتر از ده روز نباشد، بنابراين خونی كه از ده روز مي گذرد نمي توان همه آن را حيض قرار داد.

مسأله 15: روش محاسبه ده روز حيض كه بيشترين مقدار حيض است هم مشابه سه روز است، بنابر اين، ابتدای محاسبه، اذان صبح روز اول است و زنی كه از اذان صبح روز اول يا قبل از آن، در شب اول خونريزي اش آغاز شده، غروب آفتاب روز دهم، ده روز حيضش به پايان مي-رسد و زنی كه پس از اذان صبح روز اول خون مي بيند، در صورتی كه ده شبانه روز معادل دويست و چهل ساعت خون ببيند، ده روزش به پايان مي رسد و نقص و كمی روز اول در محاسبه از روز يازدهم تكميل مي شود و جبران آن از شب يازدهم کافی نيست.

شرط هفتم: سه روز اول پشت سر هم باشد

مسأله 16: شرط هفتم خون حيض آن است كه سه روز اوّل حيض بايد پشت سر هم باشد پس اگر مثلاً دو روز خون ببيند و يك روز پاك شود و دوباره يك روز خون ببيند، حيض نيست هر چند صفات و نشانه های حيض را داشته باشد.

مسأله 17: شرط پی در پی بودن مربوط به سه روز اول است و نسبت به روزهای بعد (چهارم تا دهم) چنين شرطی نيست، بنابراين اگر مثلاً سه روز پشت سر هم خون ببيند و روز چهارم و پنجم پاك شود و دوباره روز ششم و هفتم خون ببيند، روزهايی كه خون ديده حكم حيض دارد و حكم پاكی بين در مسأله بعد ذکر مي‌شود.

مسأله 18: اگر سه روز پشت سر هم خون ببيند و پاك شود، چنانچه دوباره خون ببيند و روزهايی كه خون ديده و روزهايی كه در وسط پاك بوده روی هم از ده روز بيشتر نشود، همه روزهايی كه خون ديده حيض است ولی احتياط لازم آن است كه در روزهايی كه در وسط پاك بوده كه آن را پاکی بين دو خون مي‌نامند، كارهايی كه بر غير حائض واجب است انجام دهد؛ يعنی احتياطاً غسل حيض كرده و عبادات خود را به جا آورد و آنچه بر حائض حرام است مثل مسّ خطّ قرآن و توقّف در مسجد را ترك كند.

شرط هشتم: در سه روز اول خون استمرار داشته باشد

مسأله 19: شرط هشتم خون حيض آن است كه در  سه روز اول خون استمرار داشته باشد و مجرا آلوده به خون باشد به اين معنا كه هر گاه پنبه بگذارد و كمی صبر كند و بيرون آورد، خونی شود هرچند به مقدار بسيار كم باشد و چنانچه در بين سه روز، مختصری پاك شود، به طوری كه در بين همه يا بعضی از زنان معمول است، باز هم حيض محسوب مي‌شود. بنابراين خونی كه در سه روز اول استمرار ندارد و مدّتی كه بين زنان معمول نيست، قطع شده و سپس ادامه پيدا مي كند، حيض نيست.

شرط نهم: بين دو حيض، حداقل ده روز پاك باشد

مسأله 20: شرط نهم خون حيض آن است كه بين دو حيض حداقل ده روز فاصله باشد كه اين مقدار حدّاقلّ پاکی بين دو حيض است. بنابراين خونی كه قبل از گذشت ده روز از حيض اول در فاصله زمانی حدّاقل پاکی ديده  مي شود، حيض نيست مثلاً زنی كه ده روز خون ببيند و شش روز پاك شود و دوباره چهار روز خون ببيند، نمي تواند خون دوم را حيض قرار دهد هر چند نشانه های حيض را داشته باشد.

مسأله 21: همان طور که ذکر شد، حدّ اقلّ پاكی بين دو حيض، ده روز است امّا حدّاکثری برای آن نمي‌باشد و منظور از پاكی بين دو حيض در اينجا پاكی از خون حيض است نه پاكی از هر خوني. بنابراين چه بسا ممكن است بين دو حيض ده روز خون استحاضه و مانند آن فاصله شود. همچنين آنچه ذکر شد مربوط به پاكی بين دو حيض است و امّا در پاكی بين يك حيض همانطور كه در مسأله (18) ذکر شد، بنابر احتياط واجب، بايد کارهايی که بر حائض حرام است را ترک کرده و کارهايی که بر غير حائض واجب است را هم انجام دهد.

احكام خون‌های مشكوك

مسأله 22: اگر زن خونی ببيند كه از سه روز بيشتر و از ده روز كمتر باشد و نداند خونِ دمل و زخم است يا خون حيض و هر دو احتمال معقول باشد، در اين صورت، حكم زن غير حائض را دارد و بايد عبادت های خود را انجام دهد، مگر آن كه قبل از بيرون آمدنِ اين خونِ مشکوک، حائض بوده، كه در اين صورت تا مقداری كه مجموعِ خون قبلي (وقتی حائض بوده) و خون مشكوك، ممكن است شرعاً حيض باشد، (به اين معنی که شرايط نه‌گانه حيض را داشته باشد) بايد آن را حيض قرار دهد.

مسأله 23: اگر خونی ببيند و شك كند كه خون حيض است يا استحاضه، چنانچه شرايط حيض را داشته باشد، بايد حيض قرار دهد.

مسأله 24: اگر خونی ببيند كه نداند خون حيض است يا بكارت، بايد يا احتياط كند، يعنی کارهايی که بر حائض حرام است را ترک کرده و کارهايی که بر غير حائض واجب است را هم انجام دهد، و يا خود را بررسی كند، يعنی مقداری پنبه داخل فرج نمايد و كمی صبر كند به مقداری که اطمينان کند خون در آن نفوذ کرده است سپس آن را به آرامی بيرون آورد، پس اگر فقط اطراف آن آلوده باشد خون بكارت است و اگر به همه آن رسيده، خون حيض می باشد.

مسأله 25: اگر زن بداند خونی كه از او خارج می شود خون زخم و دمل و بكارت و مانند آن نيست و مردّد بين خون استحاضه و حيض و يا نفاس باشد، چنانچه شرعاً حكم حيض و نفاس را نداشته باشد ، بايد به دستور استحاضه عمل كند، بلكه اگر شك داشته باشد كه خون استحاضه است يا هر يک از خون های ديگر، چنانچه نشانه و شرايط آن خون‌ها (خون‌های ديگر) را نداشته باشد، بنابر احتياط لازم، بايد كارهای استحاضه را انجام دهد.

احكام حائض

مسأله 26: چند مورد بر حائض، حرام است:

اوّل: عبادت هايی كه مانند نماز بايد با وضو يا غسل يا تيمّم به جا آورده شود و چنانچه زن حائض اين گونه اعمال را به قصد عملی که شرعاً نيکو و صحيح است ، انجام دهد، کار حرامی انجام داده است ولی به جا آوردن عبادت هايی كه وضو و غسل و تيمّم برای آنها لازم نيست مانند نماز ميت، مانعی ندارد.

دوم: تمام چيزهايی كه بر جنب حرام است و آن‌ها عبارتند از:

الف) رساندن جايی از بدن خود به خطّ قرآن.

ب) بنابر احتياط واجب رساندن جايي از بدن خود به اسم مبارك ذات خداوند متعال، به هر زبانی كه باشد و ساير اسماء حسنی. و احتياط مستحب است، انسان اسماء پيامبران و امامان و حضرت زهرا سلام الله عليهم اجمعين را هم در حالت جنابت لمس ننمايد.

ج) وارد شدن به مسجدالحرام و مسجد پيامبر صلّی الله عليه و آله هر چند از يك در داخل و از در ديگر خارج شود.

د) توقّف در مساجد ديگر ولی اگر از مسجد عبور كند مثل اينكه از يك درِ مسجد داخل و از درِ ديگر خارج شود، مانعی ندارد. همچنين مشاهد مشرّفه معصومين و حرم امامان عليهم السلام، بنابر احتياط لازم، در اين رابطه، حکم مساجد را دارند و منظور از حرم، روضه منوّره است يعنی قسمتی كه ضريح مقدّس و قبر مطهّر در آن قرار دارد و رواق‌ها و صحن‌های متبرّكه، و نيز تمام حرم امام زادگان، حکم مشاهد مشرّفه معصومين عليهم السلام را ندارند مگر جايي که مسجد بودنش ثابت باشد. شايان ذکر است نمازخانه‌های منازل، ادارات، كارخانجات، مدارس و مانند آن و همچنين حسينيه‌ها، مزار شهدا، قبرستان مؤمنين و مانند آن که مسجد نيستند، حكم مساجد را ندارند.

ه) وارد شدن به مسجد برای برداشتن چيزی.

و) بنابر احتياط لازم، گذاشتن چيزی در مسجد، هرچند در حال عبور از مسجد باشد يا خودش وارد مسجد نشده و از بيرون چيزی را در مسجد بگذارد. 

ز) خواندن هر يك از آياتی که دارای سجده واجب هستند و آن در چهار سوره است:  

1. سوره سی و دوم قرآن، سجده (الم تنزيل) آيه پانزدهم. 2. سوره چهل و يكم قرآن، فصّلت (حٰم سجده) آيه سی و هفتم. 3. سوره پنجاه و سوم قرآن، (وَالنَّجْم) آيه آخر. 4. سوره نود و ششم قرآن، علق (اقْرَأ) آيه آخر.

و احتياط مستحب آن است كه ساير آيات اين چهار سوره سجده دار را هم نخواند.

سوم: جماع كردن در فرج كه هم برای مرد حرام است و هم برای زن، هرچند به مقدار ختنه‌ گاه داخل شود و منی هم بيرون نيايد، بلكه احتياط لازم آن است كه مقدار كمتر از ختنه گاه هم داخل نشود.

مسأله 27: جماع كردن در روزهايی هم كه حيض زن قطعی نيست ولی شرعاً بايد برای خود حيض قرار دهد، حرام است، پس زنی كه بيشتر از ده روز خون می‌بيند و بايد به توضيحی كه بعداً ذکر می‌شود روزهای عادت خويشان خود را حيض قرار دهد، شوهرش نمیتواند در آن روزها با او نزديكی نمايد.

مسأله 28: اگر مرد با زن خود در حال حيض نزديكی كند، گناهکار است و لازم است استغفار كند . ولی پرداخت كفّاره واجب نيست هر چند احتياط مستحب مي‌باشد، به اين ترتيب كه اگر تعداد روزهای حيض زن به سه قسمت تقسيم شود، كفّاره آن در قسمت اوّل حيض، يك مثقال طلای سكّه دار و در قسمت وسط آن، نصف مثقال و در قسمت آخر آن، يك چهارم مثقال طلای سکّه دار است و مثقال شرعی (18) نخود است. مثلاً زنی كه شش روز خون حيض مي‌بيند، اگر شوهرش در شب يا روز اوّل و دوم با او جماع كند، هيجده نخود طلا و در شب و يا روز سوم و چهارم، نُه نخود طلا و در شب يا روز پنجم و ششم، چهار نخود و نيم طلا  به عنوان کفّاره بدهد و كفّاره بر زن نيست.

مسأله 29: اگر مرد در حال جماع بفهمد زن حائض شده بايد فوراً از او جدا شود و اگر جدا نشود گناهكار است و بنابر احتياط مستحب، كفّاره بدهد.

مسأله 30: غير از نزديكی كردن با زن حائض، ساير بهره‌های جنسی مانند بوسيدن و ملاعبه نمودن مانعی ندارد، هرچند چنين کارهايی از ناف تا زانوی زن از زير پوشش و لباس مکروه است.

مسأله 31: بعد از آن كه زن از خون حيض پاك شد، هر چند غسل نكرده باشد، شوهرش مي‌تواند با او جماع كند ولی احتياط لازم آن است كه جماع پس از شستن فرج باشد هر چند جماع قبل از غسل مكروه است و احتياط مستحب آن است كه قبل از غسل خصوصاً در جايی كه شدّت ميل به جماع نباشد، از جماع خودداری نمايد و امّا كارهای ديگری كه در هنگام حيض به خاطر طهارت نداشتن (وضو، غسل، تيمّم، هرکدام وظيفه‌اش مي‌باشد) بر زن حرام است، مانند مسّ خطّ قرآن، تا غسل نكند، برای زن حلال نمي شود و کارهايی که در هنگام حيض حرام است، امّا معلوم نيست (ثابت نشده) که حرام بودن آن‌ها بر حائض به خاطر اين است که زن در ايام حيض طهارت ندارد،مثل توقف در مسجد، بنابر احتياط واجب نبايد قبل از غسل انجام شود.

مسأله 32: نمازهايی كه زن در حال حيض نخوانده قضا ندارد حتّی نماز آيات و نمازی كه به نذر شرعی در وقت معيّن واجب شده باشد ولی روزه های ماه رمضان را كه در حال حيض نگرفته، بايد قضا نمايد و همچنين بنابر احتياط لازم، روزه هايی كه به نذر در وقت معيّن واجب شده و در حال حيض نگرفته، بايد قضا نمايد.

مسأله 33: همان طور كه نماز و روزه، چه واجب و چه مستحب، از زن حائض صحيح نيست، اعتكاف و طواف حتّی بنابر احتياط واجب طواف مستحبّی هم از او صحيح نمي‌باشد.

مسأله 34: اگر زن در بين نماز، حائض شود، حتّی بنابر احتياط واجب اگر حيض بعد از سجده آخر و قبل از آخرين حرف سلامی که با آن نماز تمام مي‌شود باشد، نمازش باطل است.

مسأله 35: اگر زن در بين نماز شك كند كه حائض شده يا نه، نمازش صحيح است و به شكش اعتناء نمی كند ولی اگر بعد از نماز بفهمد كه در بين نماز حائض شده، نمازی که خوانده، باطل است و حکم آن مانند وقتی است که در بين نماز فهميد حائض شده است.

مسأله 36: بعد از آن كه زن از خون حيض پاك شد، واجب است برای نماز و امور ديگری كه بايد با وضو يا غسل يا تيمّم به جا آورده شود، غسل كند و کيفيت آن مثل غسل جنابت است و کسی که غسل حيض بجا آورده تا وقتی مبطل وضو انجام نداده، لازم نيست برای کارهايی که بايد با وضو باشد، وضو بگيرد، هرچند احتياط مستحب است كه قبل از غسل يا بعد از آن وضو هم بگيرد و بهتر آن است كه قبل از غسل، وضو بگيرد.

مسأله 37: اگر آب برای وضو و غسل، كافی نباشد و به اندازه ای باشد كه بتواند غسل كند، بايد غسل كند و بهتر آن است كه بدل از وضو، تيمّم نمايد و اگر فقط برای وضو كافی باشد و به اندازه غسل نباشد، بهتر آن است كه وضو بگيرد و بايد بدل از غسل، تيمّم نمايد و اگر برای هيچ يك از آن ها، آب ندارد بايد بدل از غسل، تيمّم كند و بهتر آن است كه بدل از وضو نيز تيمّم نمايد.

مسأله 38: طلاق دادن زن در حال حيض با توضيحی كه در احكام طلاق ذکر مي‌شود باطل است و اگر زن در پاکی بين دو خون که معنای آن در مسأله (18) ذکر شد، طلاق داده شود، صحيح بودن اين طلاق محلّ اشکال است، بنابر اين لازم است احتياط شود به اين که صيغه طلاق دوباره اجراء شود. امّا بعد از آن كه زن از خون حيض كلّاً پاك شد، هر‌چند غسل نكرده باشد، طلاق او صحيح است و در خواندن عقد ازدواج چه دائم و چه موقّت، پاك بودن از حيض شرط نيست.

مسأله 39: اگر زن بگويد حائضم يا از حيض پاك شده ام، چنانچه مورد اتّهام نباشد، بايد حرف او را قبول كرد؛ ولی اگر مورد اتّهام باشد، قبول حرف او محلّ اشكال است و لازم است در اين مورد احتياط شود.

احكام کم بودن وقت نماز  برای حائض

مسأله 40: هرگاه وقت نماز فرارسد و بداند كه اگر نماز را تأخير بيندازد، حائض مي‌شود، بايد فوراً نماز بخواند و همچنين است، بنابر احتياط لازم، اگر احتمال دهد كه چنانچه نماز را تأخير بيندازد، حائض می شود.

مسأله 41: اگر زن، در بين وقت نماز حائض شود و تا آن وقت نماز را نخوانده باشد، در صورتی لازم است آن نماز را قضا کند که از اوّل وقت به اندازه وضو گرفتن (اگر از قبل وضو نداشته) و انجام غسل (اگر وظيفه اش انجام غسلی بوده) و خواندن يک نماز که در آن تنها به انجام واجبات اکتفاء شود، فرصت داشته و آن را نخوانده تاحائض شده است، که در اين صورت بايد نماز را قضاء نمايد، هرچند بنابر احتياط واجب فرصت برای انجام مقدمات ديگر نماز مانند فراهم کردن لباس پاک و غير غصبی و تعيين جهت قبله، نبوده است.

وهمين طور بنابر احتياط واجب اگر وقت به اندازه غسل يا وضو نداشته (اگر وظيفه‌اش غسل يا و ضو يا بوده)، امّا مي‌توانسته يک نماز با تيمّم قبل از حائض شدن بخواند ولی آن را نخوانده باشد، بايد آن نماز را قضا نمايد.

واگر به جهت ديگری غير از کمی وقت تكليف زن تيمّم بوده، مثل آن كه  آب برايش ضرر داشته و مي توانسته نماز را قبل از حائض شدن، با تيمّم بخواند و نخوانده باشد، حتّی بنابر احتياط واجب در صورتی كه وقت برای انجام ساير شرايط فراهم نبوده بايد قضای نماز را بخواند.

شايان ذکر است زن در تند خواندن و كند خواندن نماز و سلامتی و مريضی و سفر و غير سفر و چيزهای ديگر، بايد وضعيت خود را در نظر بگيرد، مثلاً زنی كه تند خواندن نماز برای او فوق العاده سخت است و زنی كه می تواند نماز را سريع بخواند، هر كدام بايد حال خودش را درنظر بگيرد.

مسأله 42: اگر زن در آخر وقت نماز، از خون حيض پاك شود و به اندازه غسل و خواندن نماز - هر چند يک رکعت آن - وقت داشته باشد، حتّی بنابر احتياط واجب در صورتی که وقت برای فراهم کردن ساير شرايط نماز مثل تعيين جهت قبله يا لباس پاک نداشته باشد، بايد غسل نموده و نماز را بخواند و اگر نخواند بايد قضای آن را به جا آورد و همين حکم بنابر احتياط واجب در وقتی که به اندازه غسل وقت ندارد امّا مي‌تواند با تيمّم تمام يا قسمتی از نماز - هرچند يک رکعت آن را - در وقت بخواند، نيز جاری مي‌باشد.

شايان ذکر است اگر گذشته از تنگی وقت، از جهت ديگر تكليف زن تيمّم است، مثل آن كه آب برايش ضرر دارد و مي تواند هر چند يك ركعت نماز را در وقت بخواند، حتّی بنابراحتياط واجب در صورتی که وقت برای فراهم کردن ساير مقدمات و جود ندارد، بايد تيمّم کرده و نماز را بخواند و اگر نخواند بايد قضای آن را بجا آورد.

مسأله 43: زنی كه در آخر وقت نماز از خون پاك شده و اگر بخواهد غسل كند قسمتی از نمازش در وقت واقع مي شود امّا اگر تيمّم نمايد می تواند تمام نماز را در وقت بخواند، بايد تيمّم نمايد و تمام نماز را در وقت بخواند.

مسأله 44: اگر زن در آخر وقت نماز از خون پاك شود و فرصتی برای غسل يا تيمّم و خواندن يك ركعت نماز در وقت ندارد، نماز بر او واجب نيست.

مسأله 45: اگر زن بعد از پاك شدن از حيض شك كند كه برای نماز وقت دارد يا نه، هر چند به اينكه يك ركعت آن در وقت خوانده شود، بايد نمازش را بخواند.

مسأله 46: در تمام مواردی كه وظيفه زن، خواندن نماز است اگر به خيال اينكه وقت ندارد، نماز نخواند و بعد بفهمد وقت داشته، بايد قضای آن نماز را به جا آورد. همچنين در مواردی كه وظيفه زن، بنابر احتياط واجب، خواندن نماز است اگر به خيال اينكه وقت ندارد، نماز نخواند و بعد بفهمد وقت داشته، بنابر احتياط واجب، لازم است قضای آن نماز را به جا آورد.

مستحبّات و مكروهات در حال حيض

مسأله 47: مستحب است زن حائض در وقت نمازهای پنج گانه، بلكه هر ‌نماز واجبِ وقت دار مثل نماز آيات، خود را از خون پاك نمايد و پنبه و دستمال را عوض كند و وضو بگيرد و اگر نمي تواند وضو بگيرد، تيمّم نمايد و در جای نماز، رو به قبله بنشيند و مشغول ذكر و دعا و صلوات يا خواندن قرآن (غير آيات سجده دار) شود، هر چند خواندن قرآن در غير اين وقت، بر زن حائض مكروه است و بهتر آن است كه در اين حال تسبيحات اربعه را انتخاب كند.

مسأله 48: خواندن قرآن هر چند كمتر از هفت آيه باشد و همراه داشتن قرآن و رساندن جايی از بدن به حاشيه قرآن و ما بين خط های قرآن و نيز خضاب كردن به حنا (حنا بستن) و مانند آن، برای حائض به گفته جمعی از فقهاء رضوان الله تعالی عليهم مكروه است ولی خواندن آيات سجده واجب قرآن، بر زن حائض حرام است و احتياط مستحب آن است كه ساير آيات چهار سوره سجده دار را هم نخواند.

اقسام عادت در حيض

مسأله 49: به دوره منظّم قاعدگی زنان، «عادت»  گفته می شود و آن، سه قسم است:

1.عادت وقتيه و عدديه: عادتی كه هم از نظر وقت حائض شدن و هم از نظر تعداد روزهای آن، منظّم است.

2.عادت وقتيه: عادتی كه تنها از نظر وقت، منظّم است.

3.عادت عدديه: عادتی كه تنها از نظر تعداد روزهای حيض، منظّم است.

انواع عادت عدديه و شرايط محقّق شدن آن

مسأله 50: عادت عدديه دو نوع است:

1.عادت عدديه تامّه: اين عادت مربوط به زنی است كه دو بار حيض شده است و اين دو حيض از نظر تعداد روزها مثل هم هستند.

 2.عادت عدديه ناقصه: اين عادت مربوط به زنی است كه دفعات زياد حيض شده است و اين حيض ها يكی از سه حالت زير را دارا بوده اند:

الف. در هر دفعه حيض، خونی كه می بيند از يك حدّ معيّن بيشتر نمي‌شود، مثلاً بيشتر از هشت روز خون نمی بيند ولی اعداد آن نظم ثابتی ندارد، در يك دفعه هفت روز خون می بيند، در دفعه ديگر شش روز خون مشاهده می كند و ...

ب. در هر دفعه حيض، خونی كه می بيند از يك حدّ معيّن كمتر نيست مثلاً كمتر از پنج روز خون نمی بيند.

ج. در هر دفعه حيض، خونی كه مي بيند بين دو حدّ زياد و كم است مثلاً كمتر از پنج روز خون نمي بيند و مشاهده خون بيشتر از هشت روز هم نمی شود ولی اعداد آن نظم ثابتی ندارد و بين دو حدّ در تغيير است، در يك دفعه شش روز خون مي بيند، در دفعه ديگر هفت روز خون مشاهده مي كند وگاه هشت روز خون مي بيند.

مسأله 51: برای اين که عادت عدديه تامّه صورت پذيرد، لازم است دو حيض در تعداد روزها مساوی بوده و هريک از آن‌ها حتّی نصف روز يا کمتر از آن از حيض ديگر بيشتر نباشد، بنابراين اگر زنی پنج روز در ماه اوّل خون ببيند و در ماه دوم پنج روز و نصف يا ثلث (يک سوم روز) خون ببيند دارای عادت عدديه تامّه محسوب نمي‌شود بلكه اگر در ماه دوم پنج روز و ربع (يک چهارم روز) خون ببيند دارای عادت عدديه تامّه محسوب نمي‌شود، مگر آن كه در عرف بانوان با وجود اين مقدار زيادي، باز هم دو حيض مثل هم شمرده شود. همچنين اگرمقدار زيادی، اندك و كم باشد، اشکال ندارد.

مسأله 52: برای اين‌که عادت عدديه تامّه صورت پذيرد، كافی است زن دو بار حيض ببيند که از نظر تعداد روزها مثل هم باشد، که در اين صورت، دارای عادت مي‌گردد ولی در محقّق شدن عادت عدديه ناقصه دو بار كافی نيست و لازم است ديدن خون به طوری كه در مسأله (50) ذکر شد، زياد تكرار شود به گونه ای كه در عرف بانوان صدق كند كه اين زن دارای عادت عدديه ناقصه است، مثل اين كه ديدن خون به طوری که ذکر شد، (5 يا 6) بار، تكرار گردد.

شرايط محقّق شدن عادت وقتيه

مسأله 53: برای آن‌که عادت وقتيه صورت پذيرد، بايد وقت دو حيض در عرف بانوان مثل هم محسوب شود، بنابراين زنی كه در دو ماه خون حيض ديده، در ماه اول پنج روز و در ماه دوم به اندازه يك سوم يا يك چهارم روز يا كمتر، زودتر يا ديرتر خون حيض او آغاز شده است، به گونه¬ای كه اين مقدار تفاوت در عرف بانوان معمول است، اين مقدار تفاوت ضرری ندارد و عادت وقتيه با وجود آن محقّق مي‌شود.

مسأله 54: منظور از «ماه»، در محقّق شدن عادت وقتيه، ماه شمسی يا قمری نيست بلكه منظور، سی روز است. بنابراين در محقّق شدن عادت وقتيه، چه عدديه هم باشد يا نباشد، كافی است زن در دو ماه خون حيض ببيند و آغاز مشاهده خون حيض در ماه دوم پس از گذشت سی روز از آغاز مشاهده خون حيض در ماه اول باشد و فرق ندارد كه ايام خون ديدن زن در اين دو ماه مطابق با روز معيّنی از ماه شمسی يا قمری باشد يا نباشد و چنين زنی با دو بار مشاهده خون با کيفيتی که ذکر شد، دارای عادت وقتيه خواهد شد.

مسأله 55: اگر در زنی زمان های مشاهده خون حيض نزديك به سی روز باشد، مثلاً هر 28 روز يا 29 روز يا 31 روز خون می بيند، كه در عرف بانوان معمول است، در اين حال هم با دو بار ديدن خون به كيفيت ذكر شده، عادت وقتيه محقّق می شود مثل آن‌که در ماه اول، آغاز حيض او روز دهم آن ماه و آغاز حيض دوّم او روز هشتم ماه دوّم بوده است، که چنين زنی از ماه دوم، دارای عادت شده و مي‌تواند از ماه سوّم به بعد مطابق عادت تشکيل شده عمل نمايد . امّا در مورد زنی كه ايام خون ديدن او به مقدار قابل توجّه كمتر يا زيادتر از سی روز است به گونه ای كه اين نوع مشاهده خون در عرف بانوان، معمول نيست، مثل اينكه هر 15 روز يك بار، خون حيض مي بيند يا هر چهل يا پنجاه روز يك بار، حائض می شود، در اين صورت با دو بار ديدن خون به كيفيت ذكر شده، صاحب عادت وقتيه نمی شود و لازم است ديدن خون به آن کيفيت، با فاصله زمانی معيّن، بسيار تكرار شود به گونه ای كه در عرف بانوان صدق كند كه آن روزها، زمان عادت اوست كه در اين حال همان را عادت خود در نظر مي‌گيرد.

مسأله 56: در مسائل آينده ذکر مي‌شود که در بعضی از موارد که زن دارای عادت نيست،اگر بيش از ده روز خون ببيند، در صورتی که در بعضی از روزها خون، نشانه های حيض (که در مسأله 1 ذکر شد) را داشته باشد و در بعضی از روزها نداشته باشد، بايد روزهايی که خون، نشانه‌های حيض را دارد، حيض قرار دهد، حال اگر اين حالت در دوماه با تعداد روزهای معين تکرارشود مثل آن که در دوماه پشت سرهم از اول تا پنجم نشانه های حيض و از ششم تا دوازدهم، نشانه های استحاضه را داشته باشد، اين زن دارای عادت وقتيه و عدديه محسوب نمي‌شود بلکه دارای عادت نيست در اين هنگام مطلقاً حكم او در تعيين روزهای حيضش رجوع به نشانه‌های خون حيض مي‌باشد، بنابراين در اين مثال از اول ماه تا پنجم ماه که خون دارای نشانه‌های حيض بوده را حيض قرار مي‌دهد.

چگونگی از بين رفتن عادت

مسأله 57: زنی كه در حيض عادت دارد، چه در وقت حيض عادت داشته باشد چه در عدد حيض، يا هم در وقت و هم در عدد آن، اگر دو مرتبه پشت سرهم ديگرحيض ببيند و آن دو بار، مخالف با حيض‌های قبلی و مثل يکديگر باشند، در اين صورت، عادت اين زن  از بين رفته و تبديل به عادتِ جديدِ پديد آمده از اين دو حيض می شود مثلاً زنی كه در هر ماه، عادت وقتيه و عدديه وی از اول تا پنجم است هر گاه دو ماه پشت سر هم از دهم تا هفدهم خون ببيند عادت قبلی وی به هم خورده و به عادت هفت روزه از دهم تا هفدهم در هر ماه تبديل مي‌شود.

مسأله 58: با مشاهده يك حيض مخالف، عادت شرعی زن از بين نمی رود مثلاً زنی كه در هر ماه، عادت وی از اول تا هفتم ماه است هر گاه يك بار بر خلاف عادت خود از دهم تا پانزدهم خون ببيند، عادتش به هم نمي خورد و همچنان از اول تا هفتم در هر ماه خواهد بود.

مسأله 59: هر گاه زن دو بار حيض ببيند که با عادت قبليش مخالف است ولی خود آن دو حيض هم با يکديگر متفاوت مي‌باشد، عادت قبليش از بين رفته و زن، مضطربه به حساب مي¬آيد مثلاً زنی كه در هر ماه عادت وی از اول تا هفتم ماه است اگر دو ماه پشت سر هم به طور مختلف برخلاف عادت خود خون ببيند، ماه اول از دهم تا پانزدهم و ماه دوم از بيستم تا بيست و ششم، در اين حال عادت قبلي اش از بين رفته و بايد به احكام زن مضطربه عمل نمايد.

 

اقسام زنان حائض

مسأله 60: زنان حائض شش قسم اند:

اوّل: دارای عادت وقتيه و عدديه  دوم: دارای عادت وقتيه  سوم: دارای عادت عدديه

 اين سه قسم دارای عادت مي‌باشند که چکونگی محقّق شدن اين عادت‌ها در مسائل قبل ذکر شد.

چهارم: مضطربه: و آن زنی است كه چند ماه خون ديده ولی عادت معينی پيدا نكرده يا عادتش به هم خورده و عادت تازه ای پيدا نكرده است.

پنجم: مبتدئه: و آن زنی است كه دفعه اوّل خون ديدنِ اوست.

ششم: ناسيه: و آن زنی است كه عادت خود را فراموش كرده است.

اين سه قسم دارای عادت نيستند و هر كدام از اين شش قسم، احكامی دارند كه در مسائل بعد به توضيح آن پرداخته مي‌شود.

1. دارای  عادت  وقتيه  و  عدديه

مسأله 61: زنانی كه عادت وقتيه و عدديه دارند، دو دسته اند:

اوّل: زنی كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون حيض ببيند و در وقت معيّن هم پاك شود، مثلاً دو ماه پشت سر هم از روز اوّل ماه خون ببيند و روز هفتم پاك شود كه عادت حيض اين زن از اوّل ماه تا هفتم است.

دوم: زنی كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون حيض ببيند و بعد از آن كه سه روز يا بيشتر خون ديد يك روز يا بيشتر پاك شود و دوباره خون ببيند و تمام روزهايی كه خون ديده با روزهايی كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر نشود همچنين همه روزهايی كه خون ديده و روزهايی كه در وسط پاك بوده در هر دو ماه به يك اندازه باشد، چنين زني، دارای عادت وقتيه و عدديه می باشد و عادت او به اندازه روزهايی است كه خون ديده است نه به ضميمه روزهايی كه در وسط پاك بوده است، مثلاً اگر در دو ماه پشت سرهم از روز اوّل ماه تا سوم خون ببيند و سه روز پاك شود و دوباره سه روز خون ببيند، عادت اين زن شش روزِ پراکنده می شود و در سه روز پاكی كه در وسط است كه آن را پاكی بين دو خون مي‌نامند، بنابر احتياط لازم، کارهايی که بر حائض حرام است را ترك کرده و کارهايی که بر غير حائض واجب است را انجام دهد و امّا اگر مقدار روزهايی كه در ماه دوم خون ديده بيشتر يا كمتر باشد، اين زن دارای عادت وقتيه است نه عدديه.

مسأله 62: زنی كه عادت وقتيه و عدديه دارد، اگر در وقت عادت يا يك يا دو روز يا بيش از آن زودتر خون ببيند به طوری كه در عرف زنان بگويند عادتش جلو افتاده، اگرچه آن خون، نشانه های حيض را نداشته باشد مثلاً خون زرد رنگ باشد بايد به احكامی كه برای زن حائض گفته شد عمل كند و چنانچه بعد بفهمد حيض نبوده مثل اين كه قبل از سه روز پاك شود، بايد عبادت هايی را كه به جا نياورده قضا نمايد و امّا در غير اين دو صورت، مثل اين كه آن قدر زودتر از عادتش خون ببيند كه نگويند عادتش جلو افتاده بلكه بگويند در غير وقت خود خون ديده و يا آنكه بعد از گذشت ايام عادتش هر چند با سپری شدن زمان كمی بعد از عادت، خون ببيند چنانچه آن خون دارای نشانه های حيض ( که در مسأله 1 ذکر شد) باشد، به احكامی كه برای زن های حائض گفته شد عمل نمايد و همچنين اگر دارای نشانه های حيض نباشد ولی زن بداند كه آن خون سه روز ادامه پيدا می كند و اگر نداند كه سه روز ادامه پيدا می كند يا نه، احتياط واجب آن است كه هم كارهايی كه بر مستحاضه واجب است را انجام دهد و هم كارهايی كه بر حائض حرام است، را ترك نمايد.

مسأله 63: زنی كه عادت وقتيه و عدديه دارد:

     الف. اگر همه روزهای عادت و چند روز قبل از عادت و بعد از عادت، خون ببيند؛

     ب. يا اين‌که همه روزهای عادت را با چند روز قبل از عادت، خون ببيند؛

     ج. يا اين‌که همه روزهای عادت را با چند روز بعد از عادت خون ببيند و در هر يک از سه مورد (الف، ب،ج)، خون‌هايی که ديده روی هم از ده روز بيشتر نشود: همه حيض است هرچند آن خون نشانه‌های حيض ( که در مسأله 1 ذکر شد) را نداشته ‌باشد.

و اگر (در هر يک از سه مورد) خون‌هايی که ديده از ده روز بيشتر شود، فقط خونی که در روزهای عادت ديده حيض است، هرچند آن خون نشانه‌ های حيض را نداشته‌ باشد و خونی که قبل يا بعد يا قبل و بعد عادت ديده استحاضه مي‌باشد، هرچند نشانه ‌های حيض را داشته باشد و هرچند يک يا دو روز قبل از عادتش باشد و بايد عبادت‌هايی که در روزهای قبل يا بعد يا قبل و بعد عادت بجا نياورده را قضا نمايد. حتّی اگر خونِ روزهای عادت و خونی که تا روز دهم مشاهده مي‌کند، با نشانه‌ های حيض باشد و بقيه با نشانه‌های استحاضه باشد، بازهم تنها خون روزهای عادت، حيض و بقيه استحاضه مي‌باشد.

     د. اگر همه روزهای عادت را با سيزده روز يا بيشتر بعد از عادت به طور مستمر، خون ببيند، خون روزهای عادت حيض است وبقيه استحاضه مي‌باشد و نمي‌تواند خون بعد از حداقل پاکی (ده روز) را حيض حساب کند.

     ه. اگر عادت وقتيه و عدديه او از نوع دوّمی است كه در مسأله (61) گذشت مثلاً عادت شرعی او به اين گونه است كه سه روز اول ماه خون مي بيند سپس روز چهارم تا ششم به مدّت سه روز پاك است و بعد هفتم تا نهم خون مي بيند چنانچه در يك ماه بيشتر از ده روز مستمرّ خون ببيند مثلاً از اول ماه تا پانزدهم خون ببيند، خون های اول تا سوم ماه و هفتم تا نهم ماه حيض است و در روزهای چهارم تا هفتم  بنابر احتياط واجب کارهايی که بر حائض حرام است را ترک کرده و کارهايی که بر مستحاضه واجب است را انجام مي‌دهد و خون¬های دهم تا پانزدهم ماه استحاضه است.

مسأله 64: زنی كه عادت وقتيه و عدديه دارد:

     الف. اگر مقداری از روزهای عادت را با چند روز قبل از عادت خون ببيند و روی هم از ده روز بيشتر نشود، همه حيض است و اگر از ده روز بيشتر شود، روزهايی كه در عادت خون ديده با چند روز قبل از آن، كه روی هم به مقدار عادت او شود، حيض و روزهای اوّل (ابتداء) را استحاضه قرار دهد.

     ب. اگر مقداری از روزهای عادت را با چند روز بعد از عادت خون ببيند و روی هم از ده روز بيشتر نشود، همه حيض است و اگر بيشتر شود بايد روزهايی كه در عادت خون ديده با چند روز بعد از آن، كه روی هم به مقدار عادت او شود، حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد.

مسأله 65: زنی كه عادت وقتيه و عدديه دارد اگر بعد از آنكه سه روز يا بيشتر خون ديد پاك شود و دوباره خون ببيند و فاصله بين دو خون كمتر از ده روز باشد و همه روزهايی كه خون ديده با روزهايی كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر باشد و هر يك از دو خون طرف اول و دوم به تنهايی از ده روز بيشتر نباشد، چند صورت دارد:

1. آنكه تمام خونی كه دفعه اوّل ديده يا مقداری از آن در روزهای عادت باشد و خون دوم كه بعد از پاك شدن مي بيند در روزهای عادت نباشد، در اين صورت بايد همه خون اوّل را حيض و خون دوم را استحاضه قرار دهد مگر آنكه خون دوم، نشانه های حيض را داشته باشد كه در اين صورت، قسمتی از خون دوم كه با ضميمه خون اوّل و پاكی بين آنها، روی هم از ده روز بيشتر نمي‌شود، حيض است و بقيه، استحاضه می‌باشد.

   مثال اول: اگر عادت زنی از پنجم تا نهم به مدت پنج روز بوده، در صورتی كه يك ماه از پنجم تا نهم خون ديده و روز دهم پاك شود و از روز يازدهم تا شانزدهم خون ببيند و خون طرف دوم نشانه های حيض را نداشته باشد، خون هايی كه پنجم تا نهم در ايام عادت ديده حيض است و خون هايی كه از  يازدهم تا شانزدهم ديده استحاضه می باشد و روز دهم پاك است.

   مثال دوم: اگر عادت زنی از پنجم تا نهم به مدّت پنج روز بوده، در صورتی كه يك ماه از پنجم تا نهم خون ديده و روز دهم پاك شود و از روز يازدهم تا شانزدهم خون ببيند و خون طرف دوم نشانه های حيض را دارا باشد، خون هايی كه از پنجم تا نهم در ايام عادت ديده و همچنين خون هايی که از يازدهم تا چهاردهم ديده حيض است و خون هايی كه در پانزدهم و شانزدهم ديده، استحاضه می باشد و در پاكی وسط كه آن را پاکی بين دو خون می نامند، بنابر احتياط واجب کارهايی که بر حائض حرام است را ترک کرده و کارهايی که بر غير حائض واجب است را انجام دهد.

2. آنكه خون اوّل در روزهای عادت نباشد و تمام خون دوم يا مقداری از آن در روزهای عادت باشد كه بايد همه خون دوم را حيض و خون اوّل را استحاضه قرار دهد.

   مثال: اگر عادت زنی از يازدهم تا پانزدهم ماه به مدّت پنج روز بوده در صورتی كه يك ماه از پنجم تا نهم خون ديده و روز دهم، پاك شود و از روز يازدهم تا پانزدهم خون ببيند، خون هايی كه از يازدهم تا پانزدهم در ايام عادت ديده، حيض است و خون هايی كه قبل از آن از پنجم تا نهم ديده، استحاضه مي باشد و روز دهم هم پاك است.

3. آنكه هيچ‌يک از دو خون در روزهای عادت نباشد، در اين صورت، اگر يكی دارای نشانه های حيض باشد و ديگری دارای نشانه های حيض نباشد، خونی كه نشانه‌های حيض را داراست، حيض قرار دهد و خونی كه نشانه‌های حيض را ندارد، استحاضه قرار دهد، امّا اگر هر دو خون، نشانه های حيض را داراست يا هيچ ‌يک از دو خون نشانه‌های حيض را نداشته باشد، بايد خونِ طرف اول را حيض و خونِ طرف دوم را استحاضه قرار دهد هر چند احتياط مستحب است كه در هر دو خون احتياط کند، خصوصاً در صورتی كه هر دو خون نشانه‌های حيض را نداشته باشد.

   مثال: اگر عادت زنی از اول تا پنجم ماه به مدّت پنج روز بوده، در صورتی كه يك ماه در روزهای عادت خون نبيند و از روز هفتم تا يازدهم خون ديده و دو روز پاك شود و از روز چهاردهم تا هجدهم خون ببيند و خونِ طرف اول، نشانه‌‌های حيض را نداشته باشد و خون طرف دوم، نشانه‌های حيض را دارا باشد، خون هايی كه از روز چهاردهم تا هجدهم ديده، حيض است و خون هايی كه از روز هفتم تا يازدهم ديده استحاضه مي باشد و روزهای دوازدهم و سيزدهم پاك است و صورت‌های ديگر مسأله، در مسأله بعد ذکر مي‌شود.

مسأله 66: زنی كه عادت وقتيه و عدديه دارد اگر بعد از آن كه سه روز يا بيشتر خون ديد پاك شود و دوباره خون ببيند و فاصله بين دو خون كمتر از ده روز باشد و همه روزهايی كه خون ديده با روزهايی كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر باشد و هر يك از دو خون طرف اول و دوم به تنهايی از ده روز بيشتر نباشد:

1. اگر مقداری از خون اوّل و دوم در روزهای عادت باشد و خون اوّلی كه در روزهای عادت بوده از سه روز كمتر نباشد و با پاكی وسط و مقداری از خون دوم كه آن هم در روزهای عادت بوده از ده روز بيشتر نباشد، در اين صورت آن مقدار از هر دو خون كه در ايّام عادت بوده، حيض است و احتياط واجب آن است كه در پاكی وسط كه آن را پاكی بين دو خون مي‌نامند كارهايی كه بر غير حائض واجب است انجام دهد و کارهايی که بر حائض حرام است را ترك كند و مقداری از خون دوم كه بعد از روزهای عادت بوده، استحاضه است و امّا مقداری از خون اوّل كه قبل از روزهای عادت بوده چنانچه عرفاً بگويند كه عادتش جلو افتاده، حکم حيض را دارد، مگر آن كه حيض قرار دادن آن باعث آن شود كه بعضی از خون دوم كه در روزهای عادت بوده يا تمام آن از ده روز حيض خارج شود كه در اين صورت، حکم استحاضه را دارد. در اين مورد سه مثال ذكر می شود:                                   

   مثال اول: اگر عادت زن از سوم ماه تا دهم به مدّت هشت روز بوده در صورتی كه يك ماه از اوّل تا ششم خون ببيند، به طوری كه در عرف زنان بگويند عادتش جلو افتاده، و دو روز پاك شود و بعد از نهم تا پانزدهم خون ببيند، خون هايی كه از اوّل تا ششم و در نهم و دهم ديده حيض است و خون هايی كه از يازدهم تا پانزدهم ديده استحاضه می باشد و در پاكی وسط كه آن را پاكی بين دو خون می نامند بنابر احتياط واجب کارهايی که بر حائض حرام است را ترک کرده و کارهايی که بر غير حائض واجب است را انجام مي‌دهد.

   مثال دوم: اگر عادت زن از دهم تا هجدهم ماه به مدّت نه روز بوده، در صورتی كه يك ماه از هفتم تا چهاردهم خون ببيند، به طوری كه در عرف زنان بگويند عادتش جلو افتاده، و دو روز پاك شود و بعد از هفدهم تا بيستم خون ببيند، خون هايی كه از نهم تا چهاردهم و در هفدهم و هجدهم ديده، حيض است و نمی توان روز هفتم و هشتم را هم حيض قرار داد زيرا باعث مي‌شود كه روزهای هفدهم و هجدهم واقع در ايام عادت از ده روز حيض خارج گردد.

   مثال سوم: اگر عادت زن از دهم تا نوزدهم ماه به مدّت ده روز بوده، در صورتی كه يك ماه از هفتم تا چهاردهم خون ببيند، به طوری كه در عرف زنان بگويند عادتش جلو افتاده، و دو روز پاك شود و بعد از هفدهم تا بيستم خون ببيند، خون هايی كه از دهم تا چهاردهم و از هفدهم تا نوزدهم ديده، حيض است و نمی توان روزهايی كه جلوتر از عادت خون ديده يعنی روزهای هفتم تا نهم را هم حيض قرار داد زيرا موجب مي شود كه روزهای هفدهم تا نوزدهم واقع در ايام عادت از ده روز حيض خارج گردد.

2. آنكه مقداری از خون اوّل و دوم در روزهای عادت باشد ولی آن مقدار از خون اوّل كه در روزهای عادت بوده از سه روز كمتر باشد، در اين صورت:

     خون اول كه در ايام عادت واقع شده به ضميمه مقداری از خون قبل كه روی هم سه روز شود، حيض است بلكه بايد همه خون سابق در صورتی كه در عرف زنان بگويند عادتش جلو افتاده را حيض قرار دهد به شرط آنكه اين امر باعث نشود كه بعضی از خون طرف دوم كه در روزهای عادت بوده يا تمام آن، از ده روز حيض خارج شود.

    همچنين مقداری از خون طرف دوم كه در ايام عادت واقع شده، حيض است به شرط آنكه مجموع خون ها و پاكی بين آنها، با ملاحظه حيض قرار دادن خون طرف اول به ضميمه مقداری از خون قبل از طرف اول كه كمترين مقدار حيض يعنی سه روز را كامل می كند، از ده روز بيشتر نشود و بقيه آن، استحاضه است. برای روشن شدن حكم، سه مثال ذكر مي‌شود:        

   مثال اول: اگر عادت زن از چهارم تا دهم به مدّت هفت روز بوده و اكنون از روز اول ماه تا چهارم خون ديده و دو روز پاك بوده و از روز هفتم تا دوازدهم خون ديده، بايد خون های روز اول تا چهارم و هفتم تا دهم را حيض قرار دهد و خون روز يازدهم و دوازدهم استحاضه است و در پاكی وسط بنابر احتياط واجب کارهايی که بر حائض حرام است را ترک کرده و کارهايی که بر غير حائض واجب است را انجام ‌دهد.

    مثال دوم: اگر عادت زن از چهارم تا دوازدهم به مدّت نه روز بوده و اكنون از روز اول ماه تا چهارم خون ديده و دو روز پاك بوده و از روز هفتم تا پانزدهم خون ديده، بايد خون های روز دوم تا چهارم و هفتم تا يازدهم را حيض قرار دهد و خون روز اول و روزهای دوازدهم تا پانزدهم، استحاضه است و در پاكی وسط بنابر احتياط واجب کارهايی که بر حائض حرام است را ترک کرده و کارهايی که بر غير حائض واجب است را انجام ‌دهد و اين زن نمی تواند خون روز اول را حيض قرار دهد زيرا باعث مي شود كه قسمتی از خون طرف دوم كه در روزهای عادت بوده يعنی روز يازدهم از ده روزِ حيض خارج شود.

   مثال سوم: اگر عادت زن از پنجم تا دوازدهم به مدّت هشت روز بوده و اكنون از روز اول ماه تا پنجم خون ديده و پنج روز پاك بوده و روز يازدهم و دوازدهم خون ديده، خون های روز سوم تا پنجم و روز يازدهم و دوازدهم، حيض است و خونِ روز اول و دوم، استحاضه است و و در پاكی وسط بنابر احتياط واجب کارهايی که بر حائض حرام است را ترک کرده و کارهايی که بر غير حائض واجب است را انجام ‌دهد و اين زن نمی تواند خون روز اول و دوم را حيض قرار دهد زيرا باعث می شود كه تمام خون طرف دوم كه در روزهای عادت بوده، يعنی روز يازدهم و دوازدهم از ده روزِ حيض خارج شود.

مسأله 67: زنی كه عادت وقتيه و عدديه دارد، اگر در وقت عادت، خون نبيند و در غير آن وقت به تعداد روزهای حيضش خون ببيند، بايد همان را حيض قرار دهد، چه قبل از وقت عادت ديده باشد چه بعد از آن، چه نشانه‌های حيض را دارا باشد يا نشانه‌های حيض را نداشته باشد.

مسأله 68: زنی كه عادت وقتيه و عدديه دارد، اگر در وقت عادت خود سه روز يا بيشتر خون ببيند و تعداد روزهای آن كمتر يا بيشتر از روزهای عادت او باشد ولی از ده روز بيشتر نشود و در غير ايام عادت در قبل از آن يا بعد از آن به تعداد روزهای عادت خويش خون ببيند و بين دو خون پاكی فاصله شود، در اينجا كه  وقت و عدد با هم تعارض دارند چند صورت دارد:

1. آنكه مجموع آن دو خون با پاكی ميان آن ها از ده روز بيشتر نشود، در اين صورت مجموع دو خون يك حيض حساب می شود و در پاكی وسط كه آن را پاكی بين دو خون می نامند بنابر احتياط واجب کارهايی که بر حائض حرام است را ترک کرده و کارهايی که بر غير حائض واجب است را انجام ‌دهد.

2. آنكه پاكی ميان آن دو خون، ده روز يا بيشتر باشد، در اين صورت هر كدام از آن ها حيض جداگانه قرار داده مي شوند، چه نشانه های حيض را دارا باشد يا نشانه های حيض را نداشته باشد.

3. آنكه پاكی ميان آن دو خون كمتر از ده روز و مجموع دو خون با پاكی در بين، بيشتر از ده روز باشد، در اين صورت وقت بر عدد مقدّم می شود و بايد خونی را كه در وقت ديده، حيض و خونی را كه خارج وقت ديده، استحاضه قرار دهد.

2. دارای عادت وقتيه

مسأله 69: زن هايی كه عادت وقتيه دارند و اوّل عادت آنان معين مي باشد، دو دسته‌ هستند:

    اوّل: زنی كه دو ماه پشت سر هم در وقت معيّن خون حيض ببيند و بعد از چند روز پاك شود ولی تعداد روزهای آن در هر دو ماه يك اندازه نباشد، مثلاً دو ماه پشت سر هم، روز اوّل ماه خون ببيند ولی ماه اوّل، روز هفتم و ماه دوم، روز هشتم از خون پاك شود كه اين زن بايد روز اوّل ماه را عادت حيض خود قرار دهد.

    دوم: زنی كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين سه روز يا بيشتر خون حيض ببيند و بعد پاك شود و دو مرتبه خون ببيند و تمام روزهايی كه خون ديده با روزهايی كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر نشود ولی تعداد روزهای آن در ماه دوم كمتر يا بيشتر از ماه اوّل باشد، مثلاً در ماه اوّل هشت روز و در ماه دوم نُه روز باشد ولی در هر دو ماه از اوّل ماه خون ديده باشد كه اين زن هم بايد روز اوّل ماه را روز اوّل عادت حيض خود قرار دهد و ايامی را كه خون ديده حيض است و در پاكی وسط كه آن را پاكی بين دو خون مي نامند، بنابر احتياط واجب کارهايی که بر حائض حرام است را ترک کرده و کارهايی که بر غير حائض واجب است را انجام دهد.

مسأله 70: زنانی كه عادت وقتيه دارند و آخرِ عادت آنان معين باشد، دو دسته اند:

    اوّل: زنی كه دو ماه پشت سر هم خون حيض ببيند و بعد از چند روز در وقت معين پاك شود ولی تعداد روزهای آن در هر دو ماه يك اندازه نباشد مثلاً ماه اوّل، روز سوم و ماه دوم، روز پنجم خون آغاز شود و در هر دو ماه روز نهم پاك شود، اين زن بايد روز نهم را انتهای عادت حيض خود قرار دهد و اثر اين قرار دادنِ عادت اين است که اگر مثلاً در ماه ديگر اتّفاقاً خون از ده روز بيشتر شود و تا پانزدهم ماه ادامه يابد كه در اين صورت، خونی كه زن بعد از نهم ماه تا پانزدهم مشاهده می كند، استحاضه است.

    دوم: زنی كه دو ماه پشت سر هم سه روز يا بيشتر خون حيض ببيند و بعد پاك شود و دو مرتبه خون ببيند و در وقت معين پاك شود و تمام روزهايی كه خون ديده با روزهايی كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر نشود ولی تعداد روزهای آن در ماه دوم كمتر يا بيشتر از ماه اوّل باشد مثلاً در ماه اوّل از سوم تا پنجم خون ديده و دو روز پاك بوده و از هشتم تا دهم خون ديده است و در ماه دوم از اول تا پنجم خون ديده و يك روز پاك بوده و از هفتم تا دهم خون ديده است، اين زن بايد روز دهم را انتهای عادت حيض خود قرار دهد و اثر اين قرار دادنِ عادت آن است که اگر مثلاً در ماه ديگر اتّفاقاً خون از ده روز بيشتر شود و تا پانزدهم ماه ادامه يابد كه در اين صورت خونی كه زن بعد از دهم ماه تا پانزدهم مشاهده مي كند استحاضه است و دو خون قبل از آن، حيض است و در پاكی وسط، بنابر احتياط واجب کارهايی که بر حائض حرام است را ترک کرده و کارهايی که بر غير حائض واجب است را انجام دهد.

مسأله 71: زنی كه عادت وقتيه دارد، اگر در وقت عادت يا يك يا دو روز يا بيش از آن زودتر خون ببيند به طوری كه درعرف زنان بگويند عادتش جلو افتاده، هر چند آن خون نشانه های حيض را نداشته باشد مثلاً خون زرد رنگ باشد بايد به احكامی كه برای زن حائض ذکر شد عمل كند و چنانچه بعد بفهمد حيض نبوده، مثل اين كه قبل از سه روز پاك شود، بايد عبادت هايی را كه به جا نياورده، قضا نمايد و اگر وقت باقی است، دوباره انجام دهد و امّا در غير اين دو صورت، مثل اينكه آن قدر زودتر از عادتش خون ببيند كه نگويند عادتش جلو افتاده بلكه بگويند در غير وقت خود خون ديده و يا آنكه بعد از گذشت ايام عادتش هر چند با سپری شدن زمان كمی بعد از عادت، خون ببيند چنانچه آن خون دارای نشانه های حيض باشد  به احكامی كه برای زن های حائض ذکر شد عمل نمايد و همچنين اگر دارای نشانه های حيض نباشد ولی بداند كه آن خون سه روز ادامه پيدا مي كند و اگر نداند كه سه روز ادامه پيدا مي كند يا نه، احتياط لازم آن است كه هم كارهايی كه بر مستحاضه، واجب است را انجام دهد و هم كارهايی كه بر حائض، حرام است را ترك نمايد.

مسأله 72: زنی كه عادت وقتيه دارد اگر در وقت عادت خود خون ببيند و مقدار آن خون بيش از ده روز باشد و خون او تنها دارای نشانه های حيض باشد هرچند درجات و مراتب آنها متفاوت باشد مانند اينكه قسمتی از آن، سياه رنگ و قسمتي، قرمزِ تيره باشد يا تنها دارای نشانه¬ های استحاضه باشد مثلاً زرد رنگ باشد هرچند درجات زردی آن با هم متفاوت باشد، بايد اگر ممكن است مقدار ايام عادت بعضی از خويشان خود را حيض قرار دهد، چه آن خويشاوند، تنها از طرف پدر يا مادر به او منسوب باشد يا از هر دو طرف به او منسوب باشد، زنده باشد يا مرده، ولی با رعايت دو شرط زير:

    اوّل: آنكه نداند مقدار عادت او مخالف با مقدار حيض خودش مي باشد، مثل آن كه خودش در زمان جوانی و قوّت مزاج باشد و آن زن نزديك به سنّ يائسگی باشد كه مقدار عادت معمولاً كم مي شود و يا عکس اين صورت  و نيز مثل زنی که علاوه بر عادت وقتيه، دارای عادت عدديه ناقصه  هم هست و مثلاً در هر ماه از دهم ماه يا به مدّت پنج روز خون مي‌بيند و يا هفت روز، چنين زنی اگر در يک ماه بيشتر از ده روز خون ببيند نمي‌تواند به عادت بعضی از خويشانش که کمتر از پنج روز يا بيشتر از هفت روز خون مي‌بيند، رفتار کند.

    دوم: آنكه نداند مقدار عادت آن زن با مقدار عادت ديگر خويشانش كه دارای شرط اوّل هستند تفاوت دارد ولی اگر مقدار تفاوت بسيار كم باشد كه حساب نشود، ضرر ندارد.

و اگر اين كار (مراجعه به  خويشاوندان) ممكن نيست، مخير است كه از سه روز تا ده روز هر شماره ای را كه مناسب مقدار حيضش مي بيند، آن را حيض قرار دهد و بهتر آن است كه هفت روز قرار دهد، در صورتی كه آن را مناسب خود ببيند، البتّه همان طور كه ذکر شد، اگر زن دارای عادت ناقصه عدديه هم هست، مانند زنی كه در هر ماه از اول ماه يا به مدّت پنج روز خون مي بيند يا شش روز، چنين زنی نمي تواند عددی را انتخاب نمايد كه كمتر از پنج روز يا بيشتر از شش روز باشد.

   شايان ذكر است عددی را كه زن با رجوع به خويشاوندان يا با انتخاب عدد به عنوان حيض، بر مي گزيند، بايد از ابتدای خون در نظر بگيرد به شرط آنكه با حيض قبليش، ده روز فاصله شده باشد. همچنين بايد تعداد روزهايی را كه حيض قرار  مي دهد موافق با وقت عادتش باشد، آن طوری كه در مسأله (74) خواهد آمد.

مسأله 73: زنی كه عادت وقتيه دارد اگر در وقت عادت خود خون ببيند و مقدار آن خون بيش از ده روز باشد و بعضی از روزها خون او نشانه های حيض را داشته باشد، هرچند درجات و مراتب آنها متفاوت باشد، مانند اين كه قسمتی از آن سياه رنگ و قسمتی قرمز تيره باشد و بعضی روزها نشانه های حيض را نداشته باشد مثلاً زرد رنگ باشد هرچند درجات زردی آن با هم متفاوت باشد:

   الف. روزهايی كه به نشانه حيض است از سه روز كمتر و از ده روز بيشتر نباشد در اين صورت، آن را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد.

   ب. خون با نشانه حيض از سه روز كمتر باشد: در اين صورت آن را حيض قرار دهد و تعداد روزهای آن را با يكی از دو راهی كه در مسأله قبل ذکر شد (رجوع به خويشاوندان يا انتخاب عدد) تعيين نمايد و تكميل عدد روزها در صورت امكان، از خونی كه بعد از خونِ دارای نشانه‌های حيض است، انجام مي‌شود و همچنين اگر خون با نشانه حيض، بيشتر از ده روز است  كم كردن و کاستن از عدد در صورت امكان، از آخر انجام می شود، بنابراين در اين حال، عدد برگزيده به عنوان حيض را از ابتدای خونِ دارای نشانه حيض در نظر می گيرد و بقيه خون را استحاضه قرار می دهد.

  شايان ذكر است در هر دو صورت «الف» و «ب» تفاوتی بين اينكه آن روزها مطابق با وقت باشد يا نباشد، نيست مثلاً زنی كه عادت وقتيه اش اول ماه است اگر از اول ماه تا پانزدهم ماه خون ببيند و اين خون از چهارم تا نهم دارای نشانه های حيض باشد، بايد چهارم تا نهم را حيض قرار دهد و روزهای اول تا سوم و دهم تا پانزدهم، استحاضه است.

مسأله 74: زنی که عادت وقتيه دارد، نمي تواند حيض را در غير وقت عادت خود قرار دهد، پس اگر ابتدای زمان عادت او معلوم باشد مثل اينكه هر ماه از روز اوّل خون مي ديده، چنانچه يك ماه از روز اول تا پانزدهم ماه خون ببيند و نتواند با نشانه های حيض، شماره آن را معيّن نمايد بايد روز اول مشاهده خون يعنی اوّل ماه را حيض قرار دهد و در تعداد روزها، به آنچه در مسأله‌ (72) ذکر شد، عمل نمايد و نمی تواند عدد برگزيده برای حيض را از روزهای بعد از روز اول مشاهده خون مثلاً روز دهم انتخاب نمايد. همچنين اگر زنی كه صاحب عادت وقتيه است و آغاز آن يازدهم ماه است اگر يك ماه مثلاً از اول ماه تا هجدهم ماه خون ببيند، نمي¬تواند عدد برگزيده برای حيض خويش را از ابتدای ماه يا ده روز اول ماه قرار دهد هر چند خون روزهای اول نشانه های حيض را دارا باشد و نيز زنی كه عادت وقتيه‌ای دارد كه آخر آن معلوم است و مثلاً  پانزدهم ماه است، اگر در يك ماه از اول ماه تا شانزدهم ماه خون ببيند نمي تواند آخر عادت خود را مثلاً روز دهم ماه قرار دهد بلكه بايد تعداد آن را طوری قرار دهد كه آخرِ آن، مطابق با انتهای وقت عادتش باشد.

مسأله 75: زنی كه عادت وقتيه دارد و در وقت به كلّی خون نبيند ولی در غير آن وقت خونی ببيند كه بيشتر از ده روز باشد و نتواند مقدار حيض را با نشانه های آن تشخيص دهد همانند زنی است كه در روزهای عادت خون ديده و خونش از ده روز بيشتر شده است.

مسأله 76: زنی كه عادت وقتيه دارد اگر در وقت عادت خود خون ببيند و مقدار آن خون بيش از ده روز باشد و روزهايی كه به نشانه حيض است از سه روز كمتر و از ده روز بيشتر نباشد مثلاً زنی که عادت وقتيه او اول ماه مي‌باشد چنانچه از اول ماه چهار روز خون با نشانه حيض سپس چهار روز با نشانه استحاضه و دوباره چهار روز با نشانه حيض مشاهده كند، فقط خون اوّل را حيض قرار می دهد و بقيه استحاضه است؛ همچنين اگر از اول ماه، چهار روز خون با نشانه حيض سپس ده روز با نشانه استحاضه و دوباره چهار روز با نشانه حيض ببيند، فقط خون اوّل را كه دارای نشانه‌های حيض است حيض قرار مي دهد و بقيه استحاضه است.

مسأله 77: زنی كه عادت وقتيه دارد اگر بعد از آن كه سه روز يا بيشتر خون ديد، پاك شود و دوباره خون ببيند و فاصله بين دو خون كمتر از ده روز باشد و همه روزهايی كه خون ديده با روزهايی كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر باشد و هر يك از دو خون طرف اول و دوم به تنهايی از ده روز بيشتر نشود، مثل آن كه پنج روز خون ببيند و پنج روز پاك شود و دوباره پنج روز خون ببيند، در احكام مانند زنی است كه عادتش وقتيه و عدديه است كه در مسائل (65 و 66) ذکر شد.

3. دارای عادت عدديه

مسأله 78: زنانی كه عادت عدديه دارند و تعداد روزهای آن معيّن است دو دسته هستند:

    اوّل: زنی كه تعداد روزهای حيض او در دو ماه پشت سر هم يك اندازه باشد ولی وقتِ خون ديدن او يكی نباشد كه در اين صورت هر چند روزی كه خون ديده عادت او می شود مثلاً اگر ماه اوّل از روز اوّل تا پنجم و ماه دوم از يازدهم تا پانزدهم خون ببيند عادت او پنج روز مي‌شود.

    دوم: زنی كه دو ماه پشت سر هم سه روز يا بيشتر خون ببيند و يك روز يا بيشتر پاك شود و دو مرتبه خون ببيند و وقت ديدن خون در ماه اوّل با ماه دوم فرق داشته باشد كه اگر تمام روزهايی كه خون ديده و روزهايی كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر نشود و تعداد روزهايی كه خون ديده به يك اندازه باشد، تمام روزهايی كه خون ديده عادت حيض او می شود و بنابر احتياط واجب، بايد در روزهای وسط كه پاك بوده احتياطاً كارهايی كه بر زن غير حائض واجب است انجام دهد و كارهايی كه برحائض، حرام است ترك نمايد مثلاً اگر ماه اوّل از روز اوّل تا سوم خون ببيند و دو روز پاك شود و دوباره از ششم تا هشتم به مدّت سه روز خون ببيند و ماه دوم از يازدهم تا سيزدهم خون ببيند و دو روز پاك شود و دوباره از شانزدهم تا هجدهم سه روز خون ببيند، عادت عدديه او شش روز می شود و در پاکی بين، بنابر احتياط واجب کارهايی که بر حائض حرام است را ترک کرده وکارهايی که بر غير حائض واجب است را انجام دهد.

   وامّا اگر در يك ماه مثلاً سه روز خون ببيند و پاك شود و دوباره خون ببيند و در ماه دوم، پنج روز خون ديده و پاك شود و دوباره خون ببيند و در هر دو ماه مجموع ايام خون با پاكی وسط، هشت روز باشد، در اين صورت، اين زن دارای عادت عدديه نيست، بلكه مضطربه حساب می شود كه حكمش بعداً ذکر مي‌شود.

مسأله 79: زنی كه عادت عدديه تنها دارد و وقت آن مشخّص نيست، همين که خونی را مشاهده کرد كه دارای نشانه های حيض است،  آن را حيض قرار مي دهد و به احكام زن حائض رفتار می كند. همچنين اگر خون دارای نشانه های حيض نباشد ولی بداند كه آن خون سه روز ادامه پيدا می كند. امّا اگر نداند كه سه روز ادامه پيدا می كند يا نه، احتياط واجب آن است كه هم كارهايی كه بر مستحاضه واجب است انجام دهد و هم كارهايی كه بر حائض حرام است را ترك نمايد.

مسأله 80: زنی كه عادت عدديه دارد اگر كمتر يا بيشتر از تعداد روزهای عادت خود خون ببيند و از ده روز بيشتر نشود، بايد تمام آن را حيض قرار دهد هر چند نشانه های حيض را دارا نباشد.

مسأله 81: زنی كه عادت عدديه دارد اگر خون او از ده روز بيشتر شود، چنانچه همه خون‌هايی كه ديده از نظر نشانه‌های خون، به يک شکل باشد، مثلاً خون او تنها دارای نشانه های حيض باشد هرچند درجات و مراتب آنها متفاوت باشد مانند اينكه قسمتی از آن سياه رنگ و قسمتی قرمزِ تيره باشد يا تنها دارای نشانه های استحاضه باشد مثلاً زرد رنگ باشد هرچند درجات زردی آن با هم متفاوت باشد، بايد از موقع ديدنِ خون به تعداد روزهای عادتش، حيض و بقيه خون را استحاضه قرار دهد و اگر همه خون هايی كه ديده يك جور نباشد بلكه چند روز از آن نشانه حيض و چند روز ديگر نشانه استحاضه داشته باشد، اگر روزهايی كه خون، نشانه حيض را دارد با تعداد روزهای عادت او يك اندازه باشد، بايد آن روزها را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد و اگر روزهايی كه خون نشانه حيض دارد از روزهای عادت او بيشتر باشد، فقط به اندازه روزهای عادت حيض است و كم كردن و کاستن عدد در صورت امكان، از آخر انجام می شود، بنابر اين در اين حال، عدد عادت را از ابتدای خونِ دارای نشانه های حيض قرار مي-دهد و بقيه خون استحاضه است و اگر روزهايی كه خون، نشانه حيض را دارد از روزهای عادت او كمتر است هر چند كمتر از سه روز باشد بايد آن روزها را با چند روز ديگر كه روی هم به اندازه عادتش می شود حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد و اين تكميل در صورت امكان، از خونی كه بعد از خونِ دارای نشانه‌های حيض است صورت مي گيرد، بنابراين با كمك صفات و نشانه های حيض می توان وقت عادت عدديه را معيّن نمود، نه عدد آن را.

  شايان ذكر است زنی كه مثلاً عادت عدديه پنج روزه دارد اگر مشاهده خون در او استمرار پيدا كند و  قبل از گذشتن ده روز از خونی كه نشانه حيض دارد دوباره خونی ببيند كه آن هم نشانه خون حيض داشته باشد، مثل آن كه پنج روز خون سياه و نُه روز خون زرد و دوباره پنج روز خون سياه ببيند، بايد خون اوّل را حيض و دو خون ديگر را استحاضه قرار دهد و امّا در صورتی كه پنج روز خون سياه و ده روز خون زرد و دوباره پنج روز خون سياه ببيند، بايد خون اوّل و خون سوم كه دارای نشانه حيض است، حيض قرار دهد و خون وسط را استحاضه قرار دهد.

مسأله 82: همان طور که در مسأله (50) ذکر شد، زن می تواند عادت عدديه ناقصه داشته باشد. حال مثلاً زنی که عادت ناقصه او بين شش و هفت روز است، در صورتی كه خونش از ده روز بيشتر شود نمی تواند با نشانه های حيض يا در نظر گرفتن عادت بعضی از خويشانش و يا به انتخاب عدد، كمتر از شش روز يا بيشتر از هفت روز را حيض قرار دهد، بنابراين اگر عددی را كه با مراجعه به صفات يا خويشاوندان بدست آمده، پنج باشد، در اين مورد نمي‌تواند عادت خود را پنج روز قرار دهد بلكه بايد مقدار يقينی از عادت خود را كه شش روز است حيض قرار دهد و اگر عددی را كه با مراجعه به صفات يا خويشاوندان بدست آمده، هشت روز باشد، در اين مورد نمی تواند عادت خود را هشت روز قرار دهد، بلكه بايد بيشترين عدد كه احتمال می رود عادت او باشد يعنی عدد هفت را حيض قرار دهد.

4.مبتدئه

مسأله 83: مبتدئه يعنی زنی كه دفعه اوّل خون ديدن اوست. حكم زن مبتدئه در اين كه با مشاهده چه خونی می تواند آن را حيض قرار دهد، مانند حكم زنی است كه عادت عدديه تنها دارد كه در مسأله (79) ذکر شد.

مسأله 84: اگر زن مبتدئه بيشتر از ده روز خون ببيند و همه خون هايی كه ديده از نظر نشانه‌های خون، به يک شکل باشد، هرچند درجات و مراتب آن ها با هم متفاوت باشد، مانند اينکه همه با نشانه‌های حيض باشد، هرچند قسمتی از آن سياه رنگ و قسمتی قرمز باشد، يا آن‌که همه خون با ويژگی استحاضه يعنی زرد رنگ باشد، هرچند درجات زردی آن با هم متفاوت باشد، بايد مقدار عادت يكی از خويشان خود را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد، چه آن خويشاوند، تنها از طرف پدر يا مادر به او منسوب باشد يا از هر دو طرف به او منسوب باشد، زنده باشد يا مرده، ولی با رعايت دو شرط زير:

اوّل: آنكه نداند مقدار عادت او مخالف با مقدار حيض خودش مي باشد، مثل آن كه خودش در زمان جوانی و قوّت مزاج باشد و آن زن نزديك به سنّ يائسگی باشد كه مقدار عادت معمولاً كم مي شود.

دوم: آنكه نداند مقدار عادت آن زن با مقدار عادت ديگر خويشانش كه دارای شرط اوّل هستند تفاوت دارد ولی اگر مقدار تفاوت بسيار كم باشد كه حساب نشود، ضرر ندارد.

و اگر اين كار (مراجعه به خويشاوندان) ممكن نيست مخير است كه از سه روز تا ده روز هر تعداد روزی را كه مناسب مقدار حيضش مي بيند حيض قرار دهد و بهتر آن است كه هفت روز قرار دهد در صورتی كه آن را مناسب خود ببيند.

مسأله 85: مبتدئه اگر بيشتر از ده روز خونی ببيند كه چند روز آن نشانه حيض و چند روز ديگر نشانه استحاضه را داشته باشد، چنانچه خونی كه نشانه حيض دارد كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نباشد، همه آن، حيض است ولی اگر اين زن مشاهده خون در او استمرار پيدا کند قبل از گذشتن ده روز از خونی كه نشانه حيض دارد دوباره خونی ببيند كه آن هم نشانه خون حيض داشته باشد، مثل آن كه پنج روز خون سياه و نُه روز خون زرد و دوباره پنج روز خون سياه ببيند، بايد خون اوّل را حيض و دو خون ديگر را استحاضه قرار دهد و امّا در صورتی كه پنج روز خون سياه و ده روز خون زرد و دوباره پنج روز خون سياه ببيند، بايد خون اوّل و خون سوم كه دارای نشانه حيض است، حيض قرار دهد و خون وسط را استحاضه قرار دهد.

مسأله 86: مبتدئه اگر بيشتر از ده روز خونی ببيند كه چند روز آن نشانه حيض و چند روز ديگر آن نشانه استحاضه داشته باشد ولی خونی كه نشانه حيض دارد از سه روز كمتر باشد آن را حيض قرار دهد و عدد آن را با يكی از دو راهی كه توضيح آن در مسأله (84) ذکر شد (رجوع به خويشاوندان يا انتخاب عدد) تعيين نمايد و اين تكميل در صورت امكان از خونی كه بعد از خونِ دارای نشانه های حيض است، صورت  بگيرد نه از خون قبل و همچنين اگر خون با نشانه حيض بيشتر از ده روز است قسمتی از آن را با يكی از همين دو راه كه توضيح آن ذکر شد، حيض قرار دهد و كم كردن و کاستن عدد در صورت امكان از آخر انجام شود، بنابراين در اين حال، عدد برگزيده به عنوان حيض را از ابتدای خون دارای نشانه حيض در نظر می گيرد و بقيه خون را استحاضه قرار می دهد.

5.مضطربه

مسأله 87: مضطربه يعنی زنی كه دو ماه پشت سر هم خون ديده است ولی، هم از جهت وقت و هم از جهت عدد با يکديگر تفاوت داشته‌اند. حكم زن مضطربه در اين كه با مشاهده چه خونی مي‌تواند آن را حيض قرار دهد مانند حكم زنی است كه عادت عدديه تنها دارد كه در مسأله‌ (79) ذکر شد.

مسأله 88: اگر زن مضطربه بيشتر از ده روز خون ببيند و همه خون هايی كه ديده يك جور باشد، با توضيحاتی که برای مبتدئه در مسأله (84) ذکر شد، حکمش مانند مبتدئه است، با اين تفاوت که رجوع به خويشان در اينجا بنابر احتياط واجب است.

   شايان ذكر است اين مطلب در زمانی است كه زن مضطربه اصلاً دارای عادت نباشد، امّا اگر دارای عادت ناقصه عدديه باشد - که توضيح آن در مسأله 50 ذکر شد -  وقتی مي‌خواهد روزهای حيض خويش را طبق قاعده هايی که ذکر شد (رجوع به خويشان يا انتخاب عدد)، تعيين نمايد، جايز نيست عددی را انتخاب کند که با عادت ناقصه اش سازگار نباشد، مثلاً زنی که عادت ناقصه اش همواره بيش از هشت روز است نبايد هفت روز را انتخاب کند.

مسأله 89: مضطربه اگر بيشتر از ده روز خونی ببيند كه چند روز آن نشانه حيض و چند روز ديگر نشانه استحاضه دارد، بايد به دستوری كه برای زن مبتدئه در مسائل (85 و 86) ذکر شد عمل نمايد و اگر دارای عادت ناقصه است نكته ای را كه در مسأله قبل بيان شد رعايت نمايد.

6.ناسيه

مسأله 90: ناسيه يعنی زنی كه مقدار يا زمان عادت خود را يا هر دو را فراموش كرده است، اين زن اگر خونی ببيند كه كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نباشد همه آن حيض است، چه نشانه‌های حيض  را دارا باشد و چه نشانه‌های حيض را نداشته باشد و اگر خون از ده روز بگذرد سه صورت دارد:

 الف. ناسيه ای كه عادت عدديه داشته است.

 ب. ناسيه ای كه عادت وقتيه داشته است.

  ج. ناسيه ای كه عادت وقتيه و عدديه داشته است.

و حكم آنها در مسائل بعد ذکر مي‌شود.

1. ناسيه ای كه عادت عدديّه داشته است

مسأله 91: اگر زن بيشتر از ده روز خون ببيند و دارای عادت عدديه باشد ولی آن را به كلّی فراموش كرده باشد كه حتّی به طور اجمالی هم، زمان يا تعداد روزهای آن را به ياد نمی آورد در اين صورت، اين زن حكم مبتدئه را دارد كه در مسائل (84 تا 86) ذکر شد. 

مسأله 92: اگر زن بيشتر از ده روز خون ببيند و دارای عادت عدديه باشد و تعداد روزهای آن را فراموش كرده باشد ولی به طور اجمالی عدد آن را به ياد می آورد، اين صورت دو حالت دارد:

    الف. اگر تعداد روزهای حيض خود را با معيار‌های سه گانه در تعيين حيض يعنی مراجعه به نشانه‌های خون يا مراجعه به خويشان يا انتخاب عدد (هر کدام شرعاً وظيفه او ‌باشد ) معيّن نمايد، تعداد  روزهای حيض ، كمتر از مقدار يقينی عادتش مي‌شود، مثلاً زنی كه عادتش را فراموش كرده و به طور اجمالی مي داند كه عادتش هشت روز است يا نه روز و عددی كه طبق معيارهای سه گانه تعيين شده هفت باشد، در اين مورد نمي تواند عادت خود را هفت روز قرار دهد، بلكه بايد مقدار يقينی از عادت خود را كه عدد هشت است حيض قرار دهد.

   ب. اگر تعداد روزهای حيض خود را با معيار‌های سه گانه در تعيين حيض يعنی مراجعه به نشانه‌های خون يا مراجعه به خويشان يا انتخاب عدد (هر کدام شرعاً وظيفه او ‌باشد) معيّن نمايد، تعداد  روزهای حيض، بيشتر از مقدار يقينی عادتش باشد مثلاً زنی كه عادتش را فراموش كرده و به طور اجمالی مي داند كه عادتش پنج روز است يا شش روز و عددی كه طبق معيارهای سه گانه تعيين شده هفت باشد، در اين مورد نمي تواند عادت خود را هفت روز قرار دهد بلكه بايد بيشترين عدد كه احتمال مي رود عادت او باشد يعنی عدد شش را حيض قرار دهد.

  و در غير اين دو مورد،عدد فراموش شده اثری ندارد و بايد به حکم مبتدئه عمل شود، ولی اگر زن احتمال دهد كه عادتش بيشتر از عدد تعيين شده می باشد احتياط مستحب است كه کارهايی که بر حائض حرام است را ترک کرده وکارهايی که  بر مستحاضه واجب است را انجام دهد.

2. ناسيه  ای كه عادت وقتيّه داشته است

مسأله 93: اگر زن بيشتر از ده روز خون ببيند و دارای عادت وقتيه باشد ولی آن را به كلّی فراموش كرده باشد كه حتّی به طور اجمالی هم، زمان آن را به ياد نمي آورد در اين صورت، اين زن حكم مبتدئه را دارد كه در مسائل (84 تا 86) ذکر شد.

مسأله 94: اگر زن بيشتر از ده روز خون ببيند و دارای عادت وقتيه باشد و زمان آن را فراموش كرده باشد ولی به طور اجمالی زمان آن را به ياد مي آورد، اين صورت دو حالت دارد:

   الف. اگر بداند زمان خاصی كه كمتر از سه روز است و فعلاً در اين زمان هم خون ديده، جزئی از عادت وقتيه او بوده است ولی اول و آخر وقت را فراموش كرده، بايد خونی كه نشانه‌های حيض را داراست و در اين زمان هم باشد، حيض قرار دهد، امّا اگر خونی كه نشانه‌های حيض را دارد در زمان مورد نظر نباشد، نمي تواند آن را حيض قرار دهد مثلاً اگر بداند روز هفدهم ماه جزء عادت او بوده يا عادت او در نيمه دوم ماه بوده است و اكنون از اوّل تا بيستم ماه خون ديده است، نمي تواند عادت خود را در ده روز اوّل قرار دهد حتّی اگر به نشانه های حيض باشد و ده روز دوم به نشانه های استحاضه باشد و چنين زني، بايد با رجوع به خويشاوندان و در صورت عدم امكانِ رجوع به خويشاوندان، عددی بين سه روز تا ده روز را با توضيحی که در مسأله (84) ذکر شده است، انتخاب كند به شرط آنکه در همان زمان باشد. 

   ب. اگر زمان خاصی كه جزئی از عادت وقتيه او باشد را نداند ولی به طور اجمالی بداند كه زمان عادت او تنها در قسمتی از ماه بوده است مثلاً نيمه اول ماه، در اين صورت، زن حق ندارد خونی را كه دارای نشانه های حيض است ولی در نيمه دوم ماه است را حيض قرار دهد يا نمي‌تواند عددی را كه با رجوع به خويشاوندان يا انتخاب عدد برای حيضش انتخاب كرده، از نيمه دوم ماه برگزيند.

3. ناسيه  ای كه عادت وقتيّه و عدديّه داشته است

مسأله 95: اگر زن بيشتر از ده روز خون ببيند و دارای عادت وقتيه و عدديه باشد، اين صورت، سه حالت دارد که در مسائل بعد به توضيح آن پرداخته مي‌شود.

مسأله 96: اگر زن بيشتر از ده روز خون ببيند و دارای عادت وقتيه و عدديه باشد و وقت عادت خويش را فراموش كرده ولی عدد آن را به ياد دارد، عدد حيض را طبق عدد عادت خويش قرار مي¬دهد و در تعيين وقت به نشانه‌های خون مراجعه می كند و خونی را كه نشانه های حيض دارد با توضيحی كه در مسأله (94) پيرامون عادت وقتيه ذکر شد، حيض قرار مي دهد و اگر با نشانه‌ها، نتوانست زمان حيض را معيّن نمايد، عادتش را از اولين زمان مشاهده خون قرار مي-دهد به شرط آنكه بتوان حيض را از آن زمان قرار داد و گرنه اولين زمان بعد از آن را حيض قرار دهد مثل اينكه بعد از حيض قبلی بدون آنكه حداقل پاکي( ده روز) فاصله شود خونی را ببيند كه از ده روز بيشتر شود، كه در اين صورت زمان حيضش را بعد از فاصله شدن حداقل پاکي،  انتخاب مي‌كند.

مسأله 97: اگر زن بيشتر از ده روز خون ببيند و دارای عادت وقتيه و عدديه باشد و عدد عادت خويش را فراموش كرده باشد ولی وقت آن را به ياد دارد، در اين صورت، چنانچه اول وقت عادتش را مي داند، خونی را كه در ايام عادتش مي بيند حيض قرار می دهد هر چند نشانه های حيض را دارا نباشد و در تعيين عدد به نشانه‌های حيض مراجعه مي كند و اگر نتوانست، به خويشاوندان خويش مراجعه می كند و اگر آن هم ممكن نبود، مخيّر است عددی كه بين سه تا ده روز است را حيض قرار دهد، البتّه در دو مورد كه بيان آنها در مسأله (92) گذشت هيچ يك از معيارهای سه گانه (رجوع به تمييز، خويشاوندان، انتخاب عدد) اعتباری ندارد.

مسأله 98: اگر زن بيشتر از ده روز خون ببيند و دارای عادت وقتيه و عدديه باشد ولی وقت و عدد عادت خويش را فراموش كرده باشد، حكم در اين صورت، از مسائل قبل معلوم مي شود به عنوان مثال اگر به طور اجمالی نداندكه خون با روزهای عادتش مصادف بوده است يا نه و خون قابل تعيين از روی صفات نباشد (مثل همه خون يک جور باشد)، آن خون را حيض قرار مي¬دهد و در تعيين تعداد روزهای آن به خويشاوندانش مراجعه نمايد و اگر ممكن نبود عددی بين سه تا ده را حيض قرار می دهد، البتّه در دو موردی كه بيان آنها در مسأله(92) گذشت هيچ يك از معيارهای سه گانه (رجوع به تمييز، خويشاوندان، انتخاب عدد) اعتباری ندارد.

استبراء و استظهار در حيض

مسأله 99: استبراء از خون حيض، عمل خاصی است كه زن برای آگاهی از وضعيت باطن مجرا و اينكه آيا آلوده به خون حيض است يا نه انجام مي دهد. اين استبراء در موردی انجام مي شود كه زن دارای دو شرط باشد:

  1. خونريزي اش قبل از ده روز در ظاهر قطع شده باشد.

  2. يقين به پاكی باطن مجرا نداشته باشد و احتمال معقول دهد باطن مجرا پاک شده است، بنابراين اگر بداند باطن مجرا همانند ظاهر آن پاك شده است يا باطن مجرا بر خلاف ظاهر آن، پاك نيست نيازی به استبراء نيست.

اين استبراء كيفيت خاص واجبی ندارد و به هر شكلی بتوان از وضعيت باطن مجرا و پاكی يا آلودگی آن به خون كسب اطّلاع كند كافی است، مثلاً قدری پنبه داخل فرج نمايد و مقداری صبر نمايد و اگر عادت او چنين است كه خون او برای مدّت كوتاهی در بين حيض قطع مي¬شود همچنان كه در بعضی زنان گفته شده است، بايد بيش از آن مقدار صبر كند و بعد پنبه را بيرون آورد و ببيند آلوده به خون شده يا نه، پس اگر سطح پنبه به لكّه زرد رنگی هر چند بسيار كوچك آلوده باشد هنوز حيض محسوب مي شود و احكام مربوط به آن در مسأله بعد ذکر مي‌شود.

مسأله 100: اگر زن قبل از ده روز پاك شود و احتمال بدهد كه در باطن خون هست، يا بايد عبادت ها را احتياطاً انجام دهد يا استبراء كند و جايز نيست بدون استبراء عبادت ها را ترك كند، پس اگر استبراء كرد و پاك بود، غسل كند و عبادت های خود را به جا آورد و اگر پاك نبود هر چند به آب اندک زرد رنگی آلوده باشد، چنانچه در حيض عادت ندارد يا مبتدئه است يا عادت او ده روز است، بايد صبر كند كه اگر قبل از ده روز پاك شد، غسل كند و اگر سرِ ده روز پاك شد يا خون او از ده روز گذشت، سرِ ده روز غسل نمايد و قبل از سپری شدن ده روز، هر وقت شك داشت كه خون در باطن هست يا قطع شده، استبراء را دوباره انجام مي‌دهد و حكم صورتی كه زن عادتش كمتر از ده روز است در مسأله بعد ذکر مي‌شود.

مسأله 101: اگر عادت زن كمتر از ده روز است، در بين ايام عادت هر وقت شك داشت كه خون در باطن قطع شده يا نه استبراء مي كند و در صورت آلودگی بر حيض بودن باقی مي‌ماند تا اين كه ايام عادت سپری گردد مگر آنكه قبل از آن پاك شود و اگر بعد از سپری شدن ايام عادت، شك در پاكی باطن دارد، استبراء مي¬كند و اگر آلودگی باقی بود، - هر چند به شكل لكّه زردِ كم رنگ - سه حالت پيش مي آيد:

  الف. در صورتی كه بداند قبل از تمام شدن ده روز يا سرِ ده روز پاك مي شود نبايد غسل كند و تا پاكی صبر می كند.

  ب. اگر مي داند خون از ده روز بيشتر مي‌شود، خون بعد از روزهای عادت استحاضه است بنابراين غسل نموده و وظايف مستحاضه را انجام مي دهد.

  ج. در صورتی كه شك دارد و احتمال مي دهد كه آن خون، قبل از تمام شدن ده روز قطع مي شود، احتياط مستحب است كه يك روز عبادت را ترك نمايد سپس غسل حيض نموده و اعمال مستحاضه را انجام دهد هرچند جايز است در صورتی که شک نسبت به وضعيت خون همچنان باقی است، بيشتر از يك روز (تا كامل شدن ده روز)، عبادت را ترك نمايد. اين ترك عبادت پس از سپری شدن ايام عادت را اصطلاحاً «استظهار» مي نامند. 

مسأله 102: استظهار به معنای ترك عبادت و ساير كارهايی كه در حال حيض بر حائض حرام است، مي باشد و زن در مدت استظهار احكام حائض را دارد، اصل عمل استظهار واجب نيست و مراعات آن احتياط مستحب است و نوعی احتياط در مورد حيض احتمالی به شمار مي رود. استظهار در موردی انجام مي شود كه زن دارای پنج شرط است:

  1. دارای عادت عدديه باشد خواه عادتش وقتيه هم باشد يا نباشد.

   2. عادت وی كمتر از ده روز باشد.

   3. بيشتر از مقدار عادت خود خون ببيند.

   4. نداند خون بعد از ايّام عادت از ده روز مي‌گذرد يا نه.

   5.حكم استظهار مخصوص زنی است كه خون ديدن او، پس از ايام عادت ادامه پيدا مي¬كند و در مورد زنی كه قبل از ايّام عادتش خونی مشاهده می كند كه حکم استحاضه را دارد، سپس خون ادامه پيدا كرده و از عادتش بيشتر مي‌شود، جاری نيست، مثلاً زنی كه عادت وقتيه و عدديه دارد و در ماه اول و ماه دوم ايّام عادت او از دهم تا پانزدهم ماه بوده است، اگر اين زن در ماه سوم در ايّام عادت خون ببيند ولی اين خون ادامه پيدا كند و تا ماه آينده قطع نشود پس از سپری شدن ايّام حيض در ماه چهارم، زن نداند خونريزي اش تا بعد از بيستم ماه ادامه پيدا مي‌كند يا نه، چنين فردی دهم تا پانزدهم ماه چهارم را حيض قرار مي دهد و بعد از تمام شدن ايام عادت يعنی پانزدهم ماه در صورت شك در وضعيت خون، بايد وظايف مستحاضه را انجام دهد و نمي تواند استظهار نموده و عبادت را ترك نمايد.

احکام لکّه بينی بانوان

مسأله 103: اگر زنی که عادت وقتيه و عدديه دارد، بعد از سپری شدن ايام عادت و قبل ازگذشت ده روز از ابتدای روزهای عادتش لكّه بينی داشته باشد - هر چند لكّه های صورتی يا زرد رنگ خون -  دو صورت دارد:

   1. آن لکّه بيني، مستمر باشد يعنی بعد از سپری شدن ايام عادت خون به طور کامل قطع نشود و هر وقت زن وضعيت خون در باطن را امتحان مي‌کند،  پنبه آلوده به لكّه  صورتی يا زرد رنگ مي‌شود ، در اين صورت اگر لکه بينی قبل از ده روز قطع شود، حيض محسوب مي‌شود و اگر بعد از ده روز قطع شود خونی که بعد از ايام عادت ديده خواه به شکل لکّه باشد يا زياد، استحاضه محسوب مي‌شود و چنانجه زن نداند لکّه بينی به طوری که ذکر شد، قبل از ده روز قطع مي‌شود يا بعد از ده روز، به حکم استظهار که در مسأله (101 و 102) بيان شد عمل مي‌نمايد.

   2. لکّه بينی مستمر نباشد هر چند به اينکه زن تنها يک لكّه  صورتی يا زرد رنگ خون مشاهده نمايد، حکم اين صورت در قالب مثال ذکر مي‌شود:

  زنی که عادت وقتيه عدديه هفت روزه از اول ماه تا هفتم ماه دارد چنانچه در انتهای مدّت هفت روز خون در ظاهر و باطن قطع شود و زن غسل حيض نمايد سپس در روز نهم ماه، زن يک لکّه خون ببيند و قطع شود و بعد از آن در روز يازدهم ماه هم فقط يک لکّه خون مشاهده نمايد و قطع شود، لکّه خونی که در روز نهم ديده حيض محسوب مي‌شود و لکّه خونی که روز يازدهم ديده استحاضه محسوب مي‌شود و پاکی بين روز هفتم تا نهم حکم پاکی بين دو خون را دارد که زن بنابر احتياط واجب در آن کارهايی که بر حائض حرام است را ترک کرده و کارهايی که بر غير حائض واجب است را انجام مي‌دهد و پاکی بين روز نهم تا يازدهم پاکی حقيقی است و زن حکم زنان پاک را دارد، بنابر‌اين چنين زني، بعد از مشاهده لکّه‌ خون، در روز نهم و قطع شدن آن بايد غسل حيض نمايد و پس از آن پاک محسوب مي‌شود و لکّه خون روز يازدهم استحاضه قليله است که بر طبق احکام آن عمل مي‌کند و چنانچه زن در روز هشتم ماه که پاک بوده، روزه ماه مبارک رمضان گرفته، احتياط واجب آن است که آن را قضا نمايد و قضای روز نهم که زن در آن خون حيض ديده واجب است و امّا روزه روز دهم و يازدهم ماه صحيح است و چنانچه فرض شود شوهرش او را در روز هشتم يا نهم در پاکی بين دو خون، طلاق داده باشد، بنابر احتياط واجب اين طلاق، صحيح محسوب نمي‌شود و صيغه طلاق دوباره خوانده شود. امّا اگر او را در روز دهم يا يازدهم طلاق داده، طلاق صحيح است و حکم مثال های ديگر نيز از آنچه قبلاً  ذکر شده قابل استفاده است.

مسأله 104: اگر زن قبل از ده روز پاك شود و بداند كه در باطن، خون نيست، بايد برای عبادت های خود غسل حيض كند و آنها را انجام دهد هر چند گمان داشته باشد كه قبل از تمام شدن ده روز دوباره خون مي بيند امّا چنانچه يقين يا اطمينان داشته باشد كه قبل از تمام شدن ده روز دوباره خون مي بيند هر چند به شكل لكّه بينی و مشاهده خونِ زرد كم رنگ (حتّی مثل اينکه بداند يك بار اين لكّه را خواهد ديد)، همچنان كه ذکر شد، در فاصله پاکی بين، بنابراحتياط واجب، احتياطاً غسل حيض كند و عبادت‌های خود را به جا آورد و آن چه بر حائض حرام است را احتياطاً ترك نمايد.

مسائل متفرّقه حيض

مسأله 105: در تمييز و تشخيص خون حيض از استحاضه در مواردی كه خون از ده روز بيشتر مي‌شود، شرط است بعضی از روزها، خون دارای نشانه های حيض و بعضی ديگر از روزها، نشانه های استحاضه  را دارا باشد، امّا شرط نيست خونِ دارای نشانه های حيض، همه نشانه‌های حيض را داشته باشد بلكه اگر يكی از نشانه‌ها را هم داشته باشد كافی است ولی اگر بعضی از روزها خون دارای يكی از نشانه‌های حيض باشد و بعضی از روزهای ديگر خون دارای دو يا سه نشانه از نشانه‌های حيض باشد، چنين خونی بدون نشانه محسوب مي¬شود همچنان كه اگر بعضی از روزها خون دارای بعضی از نشانه‌های حيض و در روزهای ديگر دارای بعضی ديگر از نشانه‌های حيض باشد چنين خونی بدون نشانه است. همچنين در خونی كه از ده روز مي گذرد اگر خونی كه به نشانه حيض است سه روز پراکنده در ضمن ده روز اول باشد، اين خون بدون نشانه محسوب مي شود.

مسأله 106: مبتدئه و مضطربه و ناسيه و زنی كه عادت عدديه دارد، اگر خونی ببينند كه نشانه‌های حيض را داشته باشد يا يقين كنند كه سه روز طول مي كشد، هر چند نشانه های حيض را نداشته باشد، بايد عبادت را ترك كنند و چنانچه بعد بفهمند حيض نبوده، بايد عبادت هايی را كه به جا نياورده اند، قضا نمايند.

مسأله 107: زنی كه معمولاً هر ماه يك مرتبه خون مي بيند اگر در يك ماه دو مرتبه خون ببيند در حالی كه هر يك از دو خون از سه روز كمتر نيست و از ده روز هم بيشتر نيست و در بين دو خون پاك بوده، چنانچه روزهايی كه در وسط پاك بوده از ده روز كمتر نباشد، بايد هر دو را حيض قرار دهد، هر چند يكی از آن دو خون يا هر دو نشانه های حيض را نداشته باشد يا در روزهای عادت نباشد.

مسأله 108: زنی كه دارای عادت نبوده و ديدن خون در او استمرار پيدا کرده و بيشتر از ده روز خون ديده و از راه مختلف بودن نشانه‌های خون، بايد حيض را تشخيص دهد، چنانچه مثلاً سه روز يا بيشتر خونی ببيند كه نشانه حيض را دارد و آن خون، از ده روز بيشتر نشود و پس از آن ده روز يا بيشتر خونی ببيند كه نشانه استحاضه را دارد و دوباره سه روز يا بيشتر، خونی به نشانه‌های حيض ببيند و آن خون، از ده روز بيشتر نشود، و مجموع خون‌های مشاهده شده متّصل به هم باشد، بايد خون اوّل و خون آخر را كه نشانه های حيض داشته، حيض قرار دهد و خون وسط، استحاضه است امّا اگر زن دارای عادت وقتيه باشد، در اين مثال، چنانچه يكی از دو خونی كه دارای نشانه هاي‌حيض است مطابق با روزهای عادتش باشد و خون ديگر در روزهای عادتش نباشد، فقط آنچه در ايام عادت است و نشانه‌های حيض را دارا است حيض قرار مي‌دهد و بقيه، استحاضه مي‌باشد.

مسأله 109: اگر چند روز را حيض قرار دهد و عبادت نكند بعد بفهمد حيض نبوده است، بايد نماز و روزه ای كه در آن روزها به جا نياورده، قضا نمايد و اگر چند روز را به گمان اين كه حيض نيست، عبادت كند، بعد بفهمد حيض بوده، چنانچه آن روزها را روزه نيز گرفته باشد، بايد قضا نمايد.

 

نفاس

مسأله 110: از وقتی كه اوّلين جزء بچّه از شكم مادر بيرون مي آيد، خونی كه زن تا فاصله ده روز مي بيند، خون نفاس است، به شرط آن كه خون زايمان بر آن صدق كند. و زن را در حال نفاس «نَفساء» مي گويند. بنابراين زنی كه از زايمان خون نمي بيند نفاس ندارد و نيز زنی که بعد از فاصله شدن مدّت طولانی از زايمان خون مي بيند به گونه ای كه عرفاً نمي‌گويند آن خون، خون زايمان است، مثل اينكه خون را پس از سپری شدن ده روز از زايمان ببيند، نفاس ندارد.

مسأله 111: در محاسبه ده روز نفاس توجّه به سه نكته لازم است:

1. ابتدای محاسبه ده روز، خونِ خارج شده بعد از زايمان است هرچند خون خارج شده در هنگام زايمان هم نفاس است ولی در شمارش روزها، داخل در ده روز نفاس نيست.

2. معيار در محاسبه ده روز، خروج خون است نه فقط زايمان، بنابراين اگر خون با تأخير از زايمان خارج گردد، زمان خارج شدن خون ابتدای محاسبه ده روز است.

3. ابتدای محاسبه ده روز نفاس، روز است، بنابراين اگر زايمان و ديدن خون در شب واقع شده، هرچند خون نفاس است، ولی جزء ده روز نفاس محسوب نمی گردد و روش محاسبه ده روز در نفاس، همانند ده روز حيض است .

مسأله 112: خونی كه زن قبل از بيرون آمدن اوّلين جزء بچّه مي بيند، نفاس نيست.

مسأله 113: خون نفاس حدّاقل معينی ندارد و ممكن است يك لحظه باشد ولی بيشتر از ده روز نفاس به حساب نمي آيد.

مسأله 114: اگر زن سزارين كند و نوزاد را از شكم يا پهلوی او خارج سازند، خونی كه از مجرای طبيعی بعد از سزارين بيرون مي‌آيد، نفاس است.

مسأله 115: لازم نيست خلقت بچّه تمام باشد، بلكه اگر ناتمام نيز باشد، در صورتی كه از حالت عَلَقه كه خون بسته است و مُضْغَه كه قطعه گوشت است گذشته باشد و سقط شود، خونی كه مي بيند، خون نفاس است.

مسأله 116: هرگاه شك كند كه چيزی سقط شده يا نه، يا چيزی كه سقط شده بچّه است يا نه، لازم نيست بررسی كند و خونی كه از او خارج مي شود، شرعاً خون نفاس محسوب نمي‌شود.

مسأله 117: اگر زن نفساء خون واحدی ببيند و اين خون از ده روز بيشتر نشود، همه آن نفاس است، پس چنانچه قبل از ده روز پاك شد، بايد غسل كند و عبادت های خود را به جا آورد.

مسأله 118: اگر زن نفساء خون واحدی ببيند و اين خون از ده روز بگذرد، چنانچه در حيض عادت عدديه دارد، به اندازه روزهای عادت او، نفاس و بقيه، استحاضه است و اگر عادت ندارد يعنی مبتدئه يا مضطربه است، تا ده روز، نفاس و بقيه، استحاضه مي باشد و در اين حال، به عادت خويشاوندان خويش در حيض يا نفاس يا عادت قبلی خويش در نفاس، رجوع نمي كند و اگر عادت خود را فراموش كرده، بايد عادت را بالاترين عددی فرض كند كه احتمال مي دهد و احتياط مستحب آن است كه كسی كه عادت دارد، از روز بعد از عادت و كسی كه عادت ندارد، بعد از روز دهم تا روز هيجدهم زايمان، كارهای استحاضه را به جا آورد و كارهايی را كه بر نفساء حرام است، ترك كند.

مسأله 119: اگر زن نفساء در دهه زايمان بيشتر از يك بار خون ببيند مثل اينكه دو خون يا سه خون يا چهار خون يا بيشتر، خون ببيند و پاكی بين هم فرق ندارد كه زمانش كوتاه يا طولانی باشد، چنانچه روزهايی را كه خون ديده با روزهايی كه در وسط پاك بوده روی هم ده روز يا كمتر از ده روز باشد، تمام خون هايی كه ديده، نفاس است و بنابر احتياط واجب، در روزهايی كه پاك بوده كه آن را پاکی بين دو خون می نامند، احتياطاً عبادت های واجب را انجام دهد و كارهايی را كه بر نفساء، حرام است، ترك نمايد.

مسأله 120: اگر زن نفساء بيش از يك بار خون ببيند مثل اينكه دو خون يا سه خون يا چهار خون يا بيشتر ببيند و آخرين خون از ده روز بيشتر شود، دو صورت دارد:

1. زن دارای عادت عدديه در حيض نباشد، اين صورت حكم مسأله قبل را دارد يعنی مقداری از خون ها كه از ده روز بيشتر نمي‌شود، نفاس است و در روزهای پاك وسط آن خون‌ها، بنابر احتياط واجب، کارهايی که بر نفساء حرام است را ترک کرده وکارهايی که بر غير نفساء واجب است را انجام دهد و مقداری از خونِ آخر كه از ده روز بيشتر مي‌شود، استحاضه است.

2. زن دارای عادت عدديه در حيض باشد، خونی كه به عدد ايام عادت ديده، نفاس است و در مورد خونی که بعد از تعداد روزهای عادتش تا فاصله ده روز ديده، بنابر احتياط واجب، کارهايی که بر نفساء حرام است را ترک کرده و کارهايی که بر مستحاضه واجب است را انجام دهد و خونی كه پس از روز دهم مشاهده مي كند، نفاس نيست.

مسأله 121: اگر زن از خون نفاس در ظاهر پاك شود و احتمال دهد كه در باطن خون هست، يا بايد احتياطاً غسل كند و عبادت ها را انجام دهد يا بايد استبراء كند و استبراء از خون نفاس همانند استبراء از خون حيض است و جايز نيست عبادت ها را بدون استبراء ترك كند و كيفيت استبراء در مسأله (99) ذکر شد.

مسأله 122: اگر زن نفساء بيشتر از عدد عادتش در حيض - كه آن عادت كمتر از ده روز است - خون ببيند و نداند خون، قبل از ده روز قطع مي گردد يا از ده روز مي گذرد، حكم استظهار و ترك عبادت برای او همانند احكام استظهار زن حائض است كه در مسأله (101 و 102) گذشت و اگر زن نفساء قبل از ده روز در ظاهر پاك شود و احتمال بدهد كه در باطن خون هست، وظيفه دارد استبراء نمايد و حكم آن همانند احكام استبراء زن حائض است كه در مسأله (99) ذکر شد.

مسأله 123: هم‌چنان که يکی از شرايط خون حيض آن است که از حيض قبلی حداقل ده روز (حد اقل پاکي) گذشته باشد، در موردحيضی که بعد از نفاس مي‌باشد هم لازم است حداقل ده روز پس از نفاس باشد، بنابر اين اگر زن، بعد از تمام شدن نفاس تا فاصله ده روز خونی ببيند، آن خون استحاضه مي‌باشد، ‌خواه خون به نشانه حيض باشد يا نه، و چه اين‌که در روزهای عادت باشد يا نه، و از اين ده روز، به دهه استحاضه تعبير مي شود.

مسأله 124: زنی كه در حيض، عادت عدديه دارد، چه وقتيه هم باشد يا وقتيه نباشد، اگر بعد از زايمان تا يك ماه يا بيشتر از يك ماه، پی در پی خون ببيند، به اندازه روزهای عادت او نفاس است و خونی كه بعد از نفاس تا ده روز مي بيند هر چند عادت وقتيه هم داشته باشد و خون در روزهای عادت ماهانه اش باشد، استحاضه است. مثلاً زنی كه عادت حيض او از بيستم هر ماه تا بيست و هفتم آن ماه است، اگر روز دهم ماه زايمان نمود و تا يك ماه يا بيشتر، پی در پی خون ديد، تا روز هفدهم، نفاس و از روز هفدهم تا ده روز - حتّی خونی كه در روزهای عادت خود كه از بيستم تا بيست و  هفتم است مي بيند - استحاضه مي باشد و بعد از گذشتن ده روز، اگر عادت وقتيه داشته باشد و خونی را كه مي بيند در روزهای عادتش نباشد، بايد منتظر روزهای عادتش شود هرچند كه انتظارش يك ماه يا بيشتر طول بكشد و هر‌چند خون در اين مدّت دارای نشانه های حيض باشد. و اگر دارای عادت وقتيه نباشد، بايد حيض خود را چنانچه ممكن است با نشانه های آن تعيين كند که روش آن در فصل حيض ذکر شد و اگر ممكن نيست مثل اينكه همه خونی را كه ده روز بعد از نفاس مي بيند، يكسان باشد و يك ماه يا چند ماه به همين نشانه ادامه پيدا كند، بايد در هر ماه، حيض بعضی از خويشاوندان خود را برای خويش حيض قرار دهد، با توضيحی كه در فصل حيض ذکر شد. و اگر اين امر هم ممكن نيست، عددی را كه مناسب با خود مي داند انتخاب نمايد و توضيح آن نيز در فصل حيض بيان شد.

مسأله 125: زنی كه در حيض، عادت عدديه ندارد، اگر بعد از زايمان تا يك ماه يا بيشتر از يك ماه خون ببيند، ده روز اوّل آن نفاس و ده روز دوم آن استحاضه است. و امّا خونی كه بعد از آن مي بيند ممكن است حيض باشد و ممكن است استحاضه باشد و برای تعيين حيض، بايد به توضيحی كه در مسأله قبل ذکر شد عمل نمايد.

احکام نفساء

مسأله 126: آنچه بر حائض واجب است مثل قضای روزه‌های ماه مبارک رمضان، بر نفساء هم واجب مي باشد.

مسأله 127: زنی که در حال نفاس می‌باشد، لازم است از تمام کارهايی که بر حائض حرام است  و در مسأله (26) ذکر شد، پرهيز نمايد با اين تفاوت که در بعضی از موارد لزوم پرهيز نفساء بنابر احتياط واجب است امّا حائض بنابر بر فتوی از آن‌ها پرهيز می‌کند و آن موارد عبارتند از: خواندن آياتی که سجده واجب دارند، وارد شدن در مسجد الحرام و مسجد پيامبر صلی الله عليه و آله، توقّف در مساجد ديگر و نيز وارد شدن به آن‌ها برای برداشتن چيزی، که توضيح موارد آن قبلاً ذکر شد.

مسأله 128: همانطور که از مسأله قبل معلوم می‌شود، نزديكی كردن با زن در حال نفاس، حرام مي‌باشد ولی كفّاره ندارد.

مسأله 129: طلاق دادن زنی كه در حال نفاس است، باطل مي‌باشد. همچنين اگر زن در پاکی بين دو خون، كه معنای آن در مسأله ( 18) ذکر شد، طلاق داده شود، صحيح بودن اين طلاق محلّ اشكال است، بنابر اين لازم است احتياط گردد به اين صورت كه دوباره صيغه طلاق اجراء شود، مثلاً زنی كه سه روز خون نفاس ديده و روز چهارم و پنجم پاك بوده و در آن حال طلاق داده شده است سپس در روز ششم و هفتم خون نفاس مشاهده مي كند يا آنكه در روز ششم تنها لكّه ای خون مشاهده مي كند كه حکم به نفاس بودن آن مي‌شود، صحيح بودن طلاق او محلّ اشكال است امّا بعد از آنكه زن از خون نفاس كلّاً پاك شد هر چند غسل نكرده باشد، طلاق او صحيح است.

 

 

استحاضه

يكی از خون هايی كه از زن خارج مي شود، خون استحاضه است و زن را در موقع ديدن خون استحاضه «مستحاضه» مي گويند.

مسأله 130: خون استحاضه در بيشتر اوقات زرد رنگ يا قرمز روشن و سرد و رقيق و كهنه و مانده است و بدون فشار و سوزش بيرون مي آيد  و خون استحاضه، حداقلّ يا حداکثر معينی ندارد و نيز قبل از بلوغ، استحاضه محقّق نمي شود و در محقّق شدن آن بعد از (‌60) سال قمری اشكال است و احتياط واجب آن است كه زنان بعد از اين سن هم به وظايف مستحاضه عمل نمايند.

مسأله 131:استحاضه سه قسم است: قليله و متوسّطه و كثيره.

  1. استحاضه قليله: آن است كه خون فقط روی پنبه ای را كه زن با خود برمي دارد آلوده كند و در آن فرو نرود.

  2. استحاضه متوسّطه: آن است كه خون در پنبه فرو رود، هر چند در يك گوشه آن باشد ولی از طرف ديگر پنبه بيرون نيايد و به دستمالی كه معمولاً زن ها برای جلوگيری از خون مي‌ بندند، نرسد.

  3. استحاضه كثيره: آن است كه خون پنبه را فرا گرفته يا در آن فرو رفته و از طرف ديگر بيرون آيد و به دستمالی كه معمولاً زن ها برای جلوگيری از خون مي بندند برسد.

 شايان ذكر است در انتخاب اندازه پنبه به طور معمول در بين بانوان عمل مي‌شود و در هنگام استعمال، از پنبه غير فشرده و به حالت معمولی استفاده مي شود و استفاده از جنس ديگری غير از پنبه، كه در بافت و قابليت جذب و مقدار نفوذش مثل پنبه باشد نيز كافی است ولی دستمال كاغذي های رايج، كه بافت ظريفی دارد و قابليت جذب و نفوذ آن بيشتر و سريعتر از پنبه است، در اين مورد كافی نيست و اگر به پنبه طبيعی ناخالصی و مواد ديگری نيز اضافه شده كه تأثيری در جهت ذکر شده نداشته باشد، اشكال ندارد.

احكام استحاضه

مسأله 132: در استحاضه قليله بايد زن برای هر نماز يك وضو بگيرد هر چند بخواهد نماز ظهر و عصر يا نمازمغرب و عشاء را پشت سرهم بخواند (مگر موردی كه در مسأله(140) ذکر مي‌شود)، و بنابر احتياط مستحب، پنبه را آب كشيده و يا عوض كند و بايد ظاهر فرج را چنانچه خون به آن رسيده، آب بكشد.

مسأله 133: زنی كه نمي‌دانسته در استحاضه قليله بايد زن برای هر نماز يك وضو بگيرد و مثلاً نماز ظهر و عصر  را پشت سر هم با يك وضو مي خوانده، نماز عصرش باطل است هر چند جاهل قاصر بوده و در فراگيری مسأله كوتاهی نكرده باشد و بايد آن را اگر وقت هست دوباره خوانده و اگر وقت گذشته، قضا نمايد مگر در صورتی که مسأله(140) شامل آن شود.

مسأله 134: در استحاضه متوسّطه، بنابر احتياط لازم، بايد زن برای هر نمازِ صبح، غسل كند و لازم است برای نمازهای خود، كارهای استحاضه قليله كه در مسأله (132) ذکر شد را هم انجام دهد و هرگاه استحاضه متوسّطه قبل از نمازی غير از نماز صبح، مثل نماز ظهر برايش پيش آيد، برای آن نماز، غسل كند و علاوه بر آن تا صبح روز ديگر برای نمازهای خود، كارهای استحاضه قليله را انجام دهد.

مسأله 135: اگر استحاضه متوسّطه قبل از نماز صبح يا در بين نماز صبح حاصل شود، بايد  بنابر احتياط واجب برای نماز صبح غسل كند و اگر عمداً يا از روی فراموشی برای نماز صبح غسل نكند، بنابر احتياط لازم، بايد برای نماز ظهر و عصر غسل كند و نماز صبحش كه بدون غسل و انجام وظايف ديگر مستحاضه خوانده، باطل است و بايد آن را اگر وقت هست دوباره خوانده و اگر وقت گذشته قضا نمايد و اگر برای نماز ظهر و عصر غسل نكند، بايد قبل از نماز مغرب و عشا غسل نمايد، چه خون بيايد يا قطع شده باشد و نماز ظهر و عصری را كه بدون غسل و انجام وظايف ديگر خوانده، دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد.

مسأله 136: در استحاضه كثيره، بنابر احتياط واجب، بايد زن برای هر نماز پنبه و دستمال را عوض كند يا آب بكشد و لازم است يك غسل برای نماز صبح و يك غسل برای نماز ظهر و عصر و يك غسل برای نماز مغرب و عشا به جا آورد و بين نماز ظهر و عصر و نيز بين مغرب و عشا فاصله نيندازد و اگر فاصله بيندازد بايد برای نماز عصر و عشا دوباره غسل كند. همه اين موارد در صورتی است كه خون پی در پی از پنبه به دستمال برسد امّا چنانچه رسيدن خون از پنبه به دستمال با قدری فاصله باشد كه زن بتواند در آن فاصله غسل نموده و يك نماز يا بيشتر بخواند، احتياط لازم آن است كه هرگاه خون از پنبه به دستمال برسد پنبه و دستمال را عوض كرده و يا آب بكشد و غسل نمايد و نماز بخواند، بنابراين اگر زن غسل استحاضه کثيره كرد و نماز ظهر را مثلاً خواند ولی قبل از نماز عصر يا در بين آن، خون دوباره از پنبه به دستمال رسيد، بنابر احتياط واجب، بايد برای نماز عصر نيز غسل نمايد ولی چنانچه فاصله به مقداری باشد كه زن بتواند در آن ميان دو نماز يا بيشتر بخواند، مثل اينكه بتواند نماز مغرب و عشا را نيز قبل از آنكه خون دوباره به دستمال برسد بخواند، برای آن نمازها لازم نيست غسل ديگری بكند و در هر صورت زنی که غسل استحاضه کثيره انجام داده، تا وقتی بعد از غسل مبطل وضو انجام نداده، لازم نيست وضو بگيرد.

مسأله 137: در مواردی كه غسل بر زن واجب مي شود اگر چند بار غسل کردن برای او ضرر دارد يا باعث سختی زيادی است که معمولاً قابل تحمّل نيست، مي‌تواند به جای آن تيمّم نمايد.

مسأله 138: مستحاضه متوسّطه كه بايد وضو بگيرد و هم بنابر احتياط لازم، غسل كند، بايد غسل را اوّل به جا آورد و بعد وضو بگيرد ولی در مستحاضه كثيره كه غسل كافی است و احتياط مستحب است كه وضو هم بگيرد، اگر بخواهد وضو بگيرد بايد قبل از غسل، وضو بگيرد.

مسأله 139: در ابتدای استحاضه تا وقتی خون در باطن است و بيرون نيامده، غسل يا وضو و نيز ساير احکام استحاضه واجب نمي‌شود و اگر بيرون بيايد هرچند كم باشد، واجب است طبق احكام استحاضه عمل نمايد و از آن پس تا زمانی كه خون در مجراست هر چند بيرون نيايد ولی در محلّی است كه اگر پنبه داخل كند آلوده به خون مي‌شود، واجب است به وظايف مستحاضه عمل كند.

مسأله 140: زن مستحاضه اگر بداند از وقتی كه مشغول وضو يا غسل شده خونی از او بيرون نيامده و در داخل فرج هم نيست، مي تواند خواندن نماز را تا وقتی كه مي داند پاك مي ماند به تأخير بيندازد، همچنان كه مي تواند نمازهای بعدی را در اين فاصله زمانی بدون اين‌که دوباره غسل کند يا وضو بگيرد، بخواند.

مسأله 141: اگر زن قبل از وقت نماز، مستحاضه متوسّطه يا كثيره شود، در مواردی كه لازم است بين غسل و نماز فاصله ای واقع نشود، واجب است غسل مربوط به نماز را بعد از فرا رسيدن وقت نماز انجام دهد مگر آنكه غسل را برای خواندنِ همان نماز يا به جهت ديگری مثل مسّ خط قرآن، نزديك وقت اذان انجام داده باشد و بلافاصله بعد از آن وقت شرعی نماز فرا رسد و نماز را بخواند به گونه‌ای كه بين غسل و نماز فاصله نشده و پشت سر هم انجام گردد، امّا اگر بين انجام غسل و نماز فاصله شود مثل اينكه منتظر رسيدن وقت نماز شود، آن غسل برای خواندن نماز كافی نيست و بايد برای نماز، دوباره غسل نمايد.

مسأله 142: در مستحاضه قليله و متوسّطه، زن برای هر نمازی چه نماز يوميه چه غير يوميه، چه واجب باشد چه مستحب، بايد وضو بگيرد و خواندن دو نماز با يك وضو جايز نيست، هرچند دو نماز را پشت سر هم و بدون فاصله بخواند، مگر آن كه زن از ابتدای وضوی نماز اوّل تا انتهای نماز بعد، در ظاهر و باطن پاك باشد و پاك بودن در ظاهر كافی نيست بنابر اين در اين فاصله زمانی كه خون در ظاهر و باطن قطع شده، جايز است زن چند نماز را با يك وضو بخواند، همين طور، اگر بخواهد نماز يوميه ای را كه خوانده احتياطاً دوباره بخواند يا بخواهد نمازی را كه تنها خوانده است دوباره با جماعت بخواند، بايد تمام كارهايی را كه برای استحاضه ذکر شد انجام دهد، امّا برای خواندن نماز احتياط و سجده فراموش شده، چنانچه آنها را بعد از نماز فوراً به جا آورد، لازم نيست كارهای استحاضه را انجام دهد و برای سجده سهو، در هر حال، لازم نيست كارهای استحاضه را به جا آورد.

مسأله 143: مستحاضه قليله يا متوسّطه اگر بخواهد غير از نماز، كاری انجام دهد كه شرط آن وضو داشتن است مثلاً بخواهد قرآن را مسّ کند، چنانچه بعد از تمام شدن نماز باشد، بنابر احتياط واجب، بايد وضو بگيرد و وضويی كه برای نماز گرفته، كافی نيست.

مسأله 144: مستحاضه كثيره اگر بخواهد غير از نماز، كاری انجام دهد كه شرط آن وضو داشتن است مثلاً قرآن را مسّ کند، چنانچه خون پی در پی از پنبه به دستمالی كه معمولاً زنان برای جلوگيری از سرايت خون مي بندند مي رسد، غسلی كه برای نماز انجام داده، برای آن کار (مثل مسّ قرآن) نيز كافی است و احتياط مستحب آن است که دوباره غسل کند، البتّه در صورتی كه باطل کننده وضو از او سر زده باشد (مثل اينکه ادرار کرده باشد)، بايد وضو بگيرد، امّا اگر رسيدن خون از پنبه به دستمال با مقداری فاصله زمانی باشد كه زن بتواند در آن فاصله غسل نمايد و آن کار (مثل مسّ قرآن) را انجام دهد، احتياط واجب آن است که دوباره غسل کند.

مسأله 145: مستحاضه قليله بعد از وضو، و مستحاضه متوسّطه بعد از غسل و وضو، و مستحاضه‌ كثيره بعد از غسل، بايد فوراً مشغول نماز شوند مگر در دو مورد استثنايی كه در مسأله ‌(136 و 140) به آنها اشاره شد، ولی گفتن اذان و اقامه قبل از نماز و خواندن دعاهای وارده قبل از تكبيرة الاحرام كه به دليل معتبر، مستحب بودن آن ثابت شده اشكال ندارد؛ همچنين کارهايی که برای خواندن نماز لازم است انجام شود، مثل تهيه مُهر و چيزی كه سجده بر آن صحيح است و کارهايی که معمولاً قبل از نماز انجام مي‌شود مثل رفتن به محلّ نمازش در منزل، اشكال ندارد و در نماز هم مي تواند كارهای مستحب مثل قنوت و غير آن را به جا آورد؛ همچنين اگر زن مستحاضه نمازی به جا آورد كه معلوم شود باطل است - مثلاً به خاطر بجا نياوردن ركن يا  پديد آمدن يکی از شک‌های باطل کننده - چنانچه متوجّه باطل شدن نماز در بين آن يا بعد از آن بدون فاصله قابل توجّه شود، اين امر موجب باطل شدن غسل يا وضوی او نمي-شود و می تواند آن نماز را با همان غسل يا وضو بدون فاصله دوباره بخواند.

مسأله 146: زن مستحاضه اگر وظيفه اش اين باشد كه ميان وضو يا غسل و نماز فاصله نيندازد ولی مطابق وظيفه اش رفتار نكند و فاصله بياندازد، بايد دوباره وضو گرفته يا غسل كند و بلافاصله مشغول نماز شود.

مسأله 147: اگر خون استحاضه زن جريان دارد و قطع نمي شود، چنانچه برای او ضرر ندارد، بايد تا آخر نماز از بيرون آمدن خون جلوگيری نمايد هر چند با گذاشتن پنبه و مانند آن در داخل مجرا و بستن آن قسمت باشد، و بنابر احتياط واجب، جلوگيری از خارج شدن خون، قبل از وضو يا غسل انجام شود و چنانچه كوتاهی كند و خون بيرون آيد، چنانچه نماز خوانده، بايد دوباره نماز بخواند ولی فاصله شدن اين نمازِ باطل، باعث باطل شدن وضو يا غسل نمي شود و مي‌تواند فوراً بدون اين‌که بار ديگر وضو يا غسل را بجا آورد، نماز را دوباره بخواند، هر چند احتياط مستحب آن است كه دوباره وضو يا غسل را انجام دهد سپس نماز را بار ديگر بخواند.

احكام معلوم نبودن نوع استحاضه

مسأله 148: اگر زن نداند استحاضه او از کدام نوع است، موقعی كه مي خواهد نماز بخواند، بنابر احتياط واجب، لازم است در صورت امكان، خود را بررسی كند، مثلاً مقداری پنبه داخل فرج نمايد و كمی صبر كند و بيرون آورد و بعد از آن كه فهميد استحاضه او كدام يك از سه قسم است، كارهايی را كه برای آن قسم دستور داده شده انجام دهد ولی اگر بداند تا وقتی كه مي خواهد نماز بخواند استحاضه او تغيير نمي كند، قبل از فرا رسيدن وقت هم مي تواند خود را بررسی كند. اين حكم در زمانی است كه زن نخواهد به احتياط رفتار كند امّا اگر زن مي تواند مطابق با احتياط عمل نمايد لازم نيست خود را بررسی نمايد، مثلاً هرگاه نداند استحاضه او قليله است يا متوسّطه، به گونه ای احتياطاً رفتار مي‌كند كه هم وظيفه استحاضه قليله و هم وظيفه استحاضه متوسّطه را انجام داده باشد.

مسأله 149: زن مستحاضه اگر قبل از آنكه خود را بررسی كند مشغول نماز شود، چنانچه هنگام نماز، قصد قربت داشته و به وظيفه خود عمل كرده مثلاً استحاضه اش قليله بوده و به وظيفه استحاضه قليله عمل نموده، نماز او صحيح است و اگر قصد قربت نداشته يا عمل او مطابق وظيفه اش نبوده، مثل‌آنكه استحاضه‌ او كثيره بوده و به وظيفه قليله ‌رفتار كرده، نماز او باطل است.

مسأله 150: زن مستحاضه اگرنتواند خود را بررسی نمايد، انجام حداقل وظايف مستحاضه بر او واجب است؛ مثلاً اگر نمي داند استحاضه او قليله است يا متوسّطه، بايد كارهای استحاضه قليله را انجام دهد و اگر نمي داند استحاضه متوسّطه است يا كثيره، بايد كارهای استحاضه متوسّطه را انجام دهد، ولی اگر بداند قبلاً كدام يك از آن سه قسم بوده بايد به وظيفه همان قسم رفتار نمايد مثلاً اگر قبلاً متوسّطه بوده و الآن نمي داند قليله شده يا نه، به وظيفه استحاضه متوسّطه عمل كند.

احكام تغيير نوع استحاضه

مسأله 151: اگر استحاضه قليله زن بعد از نماز صبح، متوسّطه شود، بايد برای نماز ظهر و عصر، بنابر احتياط واجب، غسل كند و اگر بعد از نماز ظهر و عصر، متوسّطه شود، بايد برای نماز مغرب و عشاء، بنابر احتياط واجب، غسل نمايد و اگر بعد از اين غسل، استحاضه متوسّطه ادامه داشته باشد، برای نماز صبح روزهای بعد نيز، بايد بنابر احتياط واجب، غسل نمايد.

مسأله 152: اگر استحاضه  قليله يا متوسّطه زن بعد از نماز صبح، كثيره شود و به اين حال باقی بماند، بايد احكامی را كه در مسأله (136) شرح آن ذکر شد، نسبت به نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا رعايت نمايد.

مسأله 153: اگر استحاضه قليله زن قبل از نماز، متوسّطه يا كثيره شود، بايد كارهای متوسّطه يا كثيره را كه ذکر شد انجام دهد و اگر استحاضه متوسّطه، كثيره شود بايد كارهای استحاضه كثيره را انجام دهد و چنانچه برای استحاضه متوسّطه غسلی كرده باشد، فايده ندارد و بايد دوباره برای كثيره غسل كند.

مسأله 154: اگر در موقع غسل، خون قطع نشود غسل صحيح است ولی اگر در بين غسل، استحاضه متوسّطه، كثيره شود، لازم است كه غسل را از سر بگيرد.

مسأله 155: اگر در بين نماز، استحاضه متوسّطه زن، كثيره شود، بايد نماز را بشكند و برای استحاضه كثيره، غسل كند و كارهای ديگر آن را انجام دهد و آن نماز را دوباره بخواند و بنابر احتياط مستحب، قبل از غسل وضو بگيرد و اگر برای غسل وقت ندارد لازم است بدل از غسل تيمّم كند و اگر برای تيمّم نيز وقت ندارد، بنابر احتياط مستحب  نماز را نشكند و به همان حال تمام كند ولی لازم است بعد از وقت آن را قضا نمايد.

مسأله 156: اگر زن به دستور استحاضه قليله رفتار نمايد و در بين نماز، استحاضه قليله او متوسّطه شود بنابر احتياط واجب نمي‌تواند به خواندن همان نماز اکتفاء‌ کند بلکه نماز را شکسته و به وظايف استحاضه متوسّطه رفتار مي‌کند. و اگر استحاضه قليله زن در بين نماز کثيره شود بايد نماز را شکسته و برای استحاضه کثيره كارهای آن را انجام دهد.

مسأله 157: اگر استحاضه كثيره زن متوسّطه شود بايد برای نماز اوّل، وظيفه كثيره و برای نمازهای بعدي، وظيفه متوسّطه را انجام دهد، مثلاً اگر قبل از نماز ظهر، استحاضه كثيره، متوسّطه شود، بايد برای نماز ظهر غسل كند و برای نمازهای عصر و مغرب و عشا فقط وضو بگيرد ولی اگر برای نماز ظهر عمداً يا از روی فراموشی غسل نكند و فقط به مقدار نماز عصر وقت داشته باشد، بايد برای نماز عصر غسل نمايد و اگر برای نماز عصر هم غسل نكند، بايد برای نماز مغرب غسل كند و اگر برای آن هم غسل نكند و فقط به مقدار نماز عشا وقت داشته باشد، بايد برای نماز عشا غسل نمايد و در هر صورت نمازهايی را كه مطابق وظيفه نخوانده بايد دوباره بخواند و چنانچه وقتش گذشته، قضا نمايد.

مسأله 158: اگر استحاضه كثيره، قليله شود، مستحاضه بايد برای نماز اوّل، وظيفه كثيره و برای نمازهای بعدي، وظيفه قليله را انجام دهد.

مسأله 159: اگر استحاضه متوسّطه، قليله شود، در صورتی كه زن مستحاضه غسل روزانه برای استحاضه متوسّطه را قبل از آنكه قليله گردد، انجام داده لازم نيست برای نماز اوّل، غسل نمايد و وضو كافی است (يعنی کافی است به وظايف استحاضه قليله رفتار نمايد).

احكام قطع شدن خون استحاضه

مسأله 160: اگر خون استحاضه قبل از وقت نماز بيايد و در وقت نماز قطع شود، بايد برای نماز وظايف مستحاضه را انجام دهد.

مسأله 161: اگر مستحاضه بداند كه قبل از گذشتن وقت نماز به كلّی پاك مي شود يا به اندازه وضو يا غسل و خواندن نماز خون بند مي آيد، بنابر احتياط لازم، بايد صبر كند و نماز را در وقتی كه پاك است بخواند و اگر نماز را قبل از آن بخواند -هرچند با وضو و غسل- كافی نيست، مگر آن كه در هنگام نماز قصد قربت داشته و خون هم اتّفاقاً در زمان پيش بينی شده قطع نشود كه در اين صورت نياز به دوباره خواندن نماز نيست و اگر زن مستحاضه احتمال مي دهد قبل از گذشتن وقت نماز به طور كلّی پاك مي شود يا به اندازه وضو يا غسل و نماز خواندن خون بند مي آيد، جايز است نماز را مطابق وظيفه فعلي اش بخواند ولی اگر در وقت پيش بينی شده پاك شد، بنابر احتياط واجب، بايد آن را دوباره بخواند.

مسأله 162: اگر بعد از وضو و غسل، خون در ظاهر قطع شود و مستحاضه بداند كه اگر نماز را تأخير بيندازد به كلّی پاك مي شود و وقت هم به مقداری كه وضو و غسل و نماز را به جا آورد باقی مي ماند، بنابر احتياط لازم، بايد نماز را تأخير بيندازد و موقعی كه به كلّی پاك شد، دوباره وضو و غسل را به جا آورد و نماز را بخواند و اگر در تنگی وقتِ نماز پاك شود و فرصت برای انجام غسل يا وضو نباشد، تيمّم نموده و نماز مي خواند.

مسأله 163: مستحاضه كثيره وقتی كه به كلّی از خون پاك شد، اگر بداند از وقتی كه برای نماز قبل مشغول غسل شده ديگر خون بيرون نيامده و باطن هم به خون آلوده نبوده، لازم نيست دوباره غسل نمايد و در غير اين صورت، بايد غسل نمايد هرچند کلّی بودن اين حكم بنابر احتياط واجب است، و امّا در مستحاضه متوسّطه، لازم نيست برای آنكه از خون به كلّی پاك شده غسل نمايد به شرط آنكه غسل روزانه برای استحاضه متوسّطه را قبل از آنكه خون قطع شود، انجام داده باشد.

مسأله 164: اگر خون استحاضه به طور کلّی قطع شود (نه به طور موقّت و يا مشکوک)، در صورتی که قبل از انجام وظايف مستحاضه باشد، واجب است وظايف مستحاضه را انجام دهد مثلاً اگر استحاضه كثيره بوده، واجب است فقط غسل نمايد و اگر استحاضه قليله بوده، واجب است فقط وضو گرفته و نماز بخواند و اگر استحاضه متوسّطه بوده، در صورتی كه غسل روزانه برای استحاضه متوسّطه را قبل از آنكه خون قطع شود انجام داده، لازم نيست برای نماز اوّل، غسل نمايد و وضو كافی است.

 و اگر بعد از شروع در وظايف مستحاضه و قبل از پايان  نماز است، بايد وظايف را از سر بگيرد و اگر بعد از نماز است، دوباره خواندنِ نماز واجب نيست، مگر زمانی كه با وجود اميد به قطع شدن خون اقدام به خواندن نماز نموده كه احتياط واجب است نماز را بعد از انجام وظايف، دوباره بجا آورد.

مسأله 165: اگر خون به طور موقّت قطع شده و به اندازه ای پاک باشد که برای انجام وظايف و نماز، هرچند قسمتی از آن نماز، فرصت داشته باشد، بنابر احتياط واجب، بايد احکام قطع شدن کامل خون که در مسأله قبل ذکر شد را انجام دهد و اگر  فرصت به اندازه ای نيست که برای انجام وظايف و قسمتی از نماز پاك باشد، انجام دوباره وظايف، واجب نيست و اگر زن نداند چه مقدار مهلت دارد و شك داشته باشد كه پاكی به اندازه وضو، غسل (هرکدام وظيفه¬اش مي‌باشد) و قسمتی از نماز باقی مي ماند يا نه، يا نداند كه قطع شدن خون به طور كلّی است يا موقّت، بنابر احتياط واجب، در احكام، به قطع شدن خون به طور كامل عمل نمايد.

مسأله 166: اگر در بين نماز، خون استحاضه بند بيايد و مستحاضه نداند كه در باطن هم قطع شده يا نه، چنانچه نماز را رجائاً تمام نمايد و بعد از نماز خود را بررسی نموده و بفهمد خون به طور كلّی قطع شده است، بنابر احتياط واجب، لازم است طبق وظيفه اش وضو يا غسل انجام داده و نماز را دوباره بخواند، و در وسعت وقت  مي تواند نماز را بشكند و بررسی نموده تا وظيفه اش معيّن گردد.

مسأله 167: زن مستحاضه بعد از آن كه خونش به طور كلّی قطع شد، فقط برای نماز اوّلی كه مي خواند بايد كارهای استحاضه را به توضيحی كه قبلاً ذکر شد، انجام دهد و پس از انجام وظايف، واجب نيست فوراً مشغول نماز شود و مي تواند خواندن نماز را به تأخير اندازد.

مسأله 168: اگر مستحاضه يكی از كارهايی را كه بر او واجب مي باشد ترك كند، نمازش باطل است و اگر كاری را كه به احتياط واجب بر مستحاضه لازم است، ترك كرده و نماز بخواند، نمازش به احتياط واجب، باطل است.

 

احکام ديگر مستحاضه

مسأله 169: زن مستحاضه (چه کثيره، چه متوسّطه و چه قليله)، در مورد صحيح بودن روزه، حکم زن پاک را دارد و لازم نيست برای صحيح بودن روزه‌اش، به وظايف مستحاضه عمل نمايد.

مسأله 170: بر زن مستحاضه لازم نيست در هنگام روزه داری از بيرون آمدن خون جلوگيری نمايد هر چند احتياط مستحب آن است كه وی در تمام روزی كه روزه دارد به مقداری كه مي-تواند و برايش ضرر ندارد، از بيرون آمدن خون جلوگيری كند.

مسأله 171: اگر زن بعد از نماز عصر، مستحاضه شود و تا غروب غسل نكند، روزه اش بدون اشكال، صحيح است.

اموری که انجام آن بر زن مستحاضه جايز است

مسأله 172: مستحاضه ای كه غسل های واجب خود را به جا آورده، رفتن او در مسجد و توقّف در آن و خواندن آيه ای كه سجده واجب دارد و نزديكی شوهر با او، حلال است هر چند كارهای ديگری را كه برای نماز انجام مي دهد مثل عوض كردن پنبه و دستمال، انجام نداده باشد بلكه انجام اين كارها بدون غسل نيز جايز است؛ هرچند احتياط مستحب است غسل کند.

مسأله 173: اگر زن در استحاضه كثيره يا متوسّطه بخواهد قبل از وقتِ نماز، آيه ای را كه سجده واجب دارد بخواند، يا به مسجد برود، بنابر احتياط مستحب، غسل نمايد و همچنين است حکم چنانچه شوهرش بخواهد با او نزديكی كند.

مسأله 174: نماز آيات بر مستحاضه، واجب است و بايد برای نماز آيات همه كارهايی را كه برای نماز يوميه ذکر شد، انجام دهد.

مسأله 175: هرگاه در وقت نماز يوميه،نماز آيات بر مستحاضه واجب شود، هر چند بخواهد هر دو را پشت سر هم به جا آورد، بنابر احتياط لازم، نمي‌تواند هر دو را با يك غسل و وضو بخواند.

مسأله 176: اگر زن مستحاضه بخواهد نماز قضا بخواند، بايد برای هر نماز كارهايی را كه برای نمازِ اداء بر او واجب است به جا آورد و بنابر احتياط واجب، نمي تواند برای نمازِ قضا به كارهايی كه برای نمازِ اداء انجام داده اكتفا كند و احتياط مستحب است زن خواندن نماز قضا را تأخير بيندازد تا پاك گردد.

 

پاسخ به چند سؤال کاربردی

سؤال1: زنی که در يک ماه دوبار خون ديده ومقداری که در بين آن دو پاک بوده کمتر از ده روز باشد چه حکمی دارد؟

جواب: زنی که در يک ماه دوبار خون ديده، طوری که هريک از دو خون، کمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نبوده است و مقداری که در بين آن دو پاک بوده کمتر از ده روز باشد، چند صورت دارد:

صورت1)

يکی از دو خون در زمان عادت وقتيه بوده و ديگری در زمان عادت وقتيه نباشد؛ اين صورت خود دارای دو حالت است:

الف) خون اول در زمان عادت بوده و خون دوّم (که در زمان عادت نيست) دارای نشانه‌های حيض باشد:

در اين حالت تمام خون اوّل حيض است و مقداری از خون دوّم که با اضافه به خون اوّل و پاکی بين آن، ده روز مي‌شود، حيض و بقيه استحاضه است و در پاکی بين، بنابر احتياط واجب، احتياط مي‌کند، يعنی کارهايی که بر حائض حرام است را ترک کرده و کارهايی که بر غير حائض واجب است را بجا مي‌آورد.

مثال: زنی عادت وقتيه از پنجم تا نهم دارد. اکنون از پنجم تا نهم خون ديده، دهم پاک بوده و از يازدهم تا شانزدهم خونی ديده است که نشانه‌های حيض را دارد: اين زن، خونی که از پنجم تا نهم و نيز خونی که از يازدهم تا چهاردهم ديده حيض است، خون روز پانزدهم و شانزدهم استحاضه است و در روز دهم بنابر احتياط واجب، کارهايی که بر حائض حرام است را ترک کرده وکارهايی که بر غير حائض واجب است را انجام مي‌دهد.

ب) در غير حالت الف يعنی چه اينکه خون دوّم در زمان عادت باشد و چه اينکه خون اوّل در زمان عادت باشد امّا خون دوم نشانه‌های حيض را نداشته باشد:

در اين حالت خونی که زمان عادت ديده حيض و خون ديگر، استحاضه مي‌باشد.

مثال 1) زنی عادت وقتيه از يازدهم تا پانزدهم دارد. اکنون از پنجم تا نهم خون ديده، دهم پاک بوده و از يازدهم تا پانزدهم خون ديده است:  اين زن خونی که از پنجم تا نهم ديده، استحاضه است و خون يازدهم تا پانزدهم، حيض بوده و روز دهم پاک مي‌باشد.

مثال 2) زني، عادت وقتيه از پنجم تا نهم دارد. اکنون از پنجم تا نهم خون ديده، دهم پاک بوده و از يازدهم تا شانزدهم خونی ديده که نشانه‌های حيض را ندارد: اين زن، خونی که از پنجم تا نهم ديده حيض، وخونی که از يازدهم تا شانزدهم ديده، استحاضه است و روز دهم پاک مي‌باشد.

صورت 2)

زنی که خون ديده و اصلاً دارای عادت وقتيه نباشد و يا آن که عادت وقتيه دارد؛ امّا هيچ‌ يک از دو خون در زمان عادت وی نباشد که اين صورت نيز دو حالت دارد:

الف) يکی از دو خون نشانه ‌های حيض را دارد و ديگری ندارد:

در اين حالت خونی که دارای نشانه‌های حيض است، حيض و خون ديگر استحاضه مي‌باشد.

مثال: زنی عادت وقتيه از اوّل تا پنجم ماه دارد. اکنون در زمان عادت خون نديده يا آن که اصلاً عادت ندارد، اکنون از هفتم تا يازدهم خونی ديده که دارای نشانه‌های حيض نيست. و از دهم و سيزدهم پاک بوده و چهاردهم تا هجدهم خونی ديده که نشانه‌های خون حيض را داراست: اين زن خونی که از هفتم تا يازدهم ديده استحاضه است، خون چهاردهم تا هجدهم حيض بوده و دوازدهم و سيزدهم پاک مي‌باشد.

ب) هيچ‌يک از دو خون نشانه‌های حيض را ندارند يا آن‌که هر دو دارای نشانه‌های حيض مي‌باشند:

در اين حالت خونِ اوّل، حيض و خون دوّم استحاضه مي‌باشد. هرچند احتياط مستحب است در هردو خون احتياط شود مخصوصاً جايی که هيچ ‌يک، نشانه‌های حيض را ندارند.

مثال: زنی که عادت وقتيه از اول تا پنجم ماه دارد. حال در زمان عادت خون نديده يا آن که اصلاً دارای عادت نيست و اکنون از هفتم تا يازدهم خون ديده، دوازدهم و سيزدهم پاک بوده و از چهاردهم تا هجدهم خون ديده و هيچ ‌يک از خون‌ها نشانه‌های حيض را ندارند يا آن‌که همه خون‌ها نشانه‌های حيض را دارند: خونی که اين زن از هفتم تا يازدهم ديده حيض وخون چهاردهم تا هجدهم استحاضه است و دوازدهم و سيزدهم پاک مي‌باشد.

سؤال2: زنی که در يک ماه دوبار خون ديده ومقداری که در بين آن دو پاک بوده بيشتر از ده روز باشد چه حکمی دارد؟

جواب: زنی که در يک ماه دوبار خون ديده، طوری که هريک از دو خون کمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نبوده است ولی مقداری که دربين آن دو پاک بوده، ده روز يا بيشتر باشد:

هر کدام از دو خون حيض جداگانه است و فرقی نمي‌کند هر دو خون يا يکی از آن‌ها در زمان عادت باشد يا نباشد و يا اينکه هردو خون يا يکی از آن ها نشان‌های خون حيض را داشته باشد يا نداشته باشد.

سؤال3: حکم لکّه زرد رنگی که زن مي‌بيند و اصلاً نمي‌داند خون است يا خون نيست، چيست؟

جواب: هرگاه زن قبل از گذشتن ده روز از ابتدای حيضش، لکّه زردی ببيند که از مجرا خارج شده امّا نمي‌داند خون است يا آن‌که عفونت يا چرک يا چيز ديگری است، آن لکّه حکم خون حيض را دارد، امّا اگر بعد از ده روز يا قبل از شروع حيضش باشد، حکم خون را ندارد و زن، پاک محسوب مي‌شود.

  سؤال4: زنی است که عادت وقتيه ندارد يا اصلاً دارای عادت نمي باشد، وی در روز اول ماه تا پنجم ماه، خونی مي بيند که دارای نشانه‌های خون حيض است و آن را حيض قرار مي دهد. سپس از ششم ماه تا دهم ماه پاک مي گردد و پس از آن از يازدهم ماه تا بيستم ماه خون مي بيند:

الف.چنانچه خون دوم از يازدهم تا پانزدهم ماه دارای نشانه‌های استحاضه بوده و از شانزدهم تا بيستم ماه دارای نشانه‌های حيض باشد، آيا مي توان خون شانزدهم تا بيستم ماه را حيض جداگانه قرار داد؟ (با توجّه به اينکه حداقل پاکی فاصله شده است)

ب.چنانچه خون دوم از يازدهم تا سيزدهم ماه دارای نشانه‌های استحاضه بوده و از چهاردهم تا بيستم ماه دارای نشانه‌های حيض باشد، آيا مي توان خون شانزدهم تا بيستم ماه را حيض جداگانه قرار داد؟

جواب: الف: بلی چنين خونی حيض جداگانه محسوب مي شود.

ب: خير، بلکه آن خون هم استحاضه محسوب مي شود.[1]

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1]  توضیح المسائل جامع، ج1، از ص155 تا ص215، از م467 تا م642 – منهاج الصالحین، ج1، کتاب الطهاره، المقصد الثانی تا المقصد الرابع، از ص66 تا 87، از م212 تا 258 – العروة الوثقی، ج1، کتاب الطهارة، فصل فی الحیض تا فصل فی النفاس، از ص363 تا 416 – اسفتاء خصوصی از معظم له –  استفتائات آیت الله سیستانی، ویژه نمایندگان، دفتر قم، ص63 تا 67


مجوز استفاده از قالب مذهبی یاسین براي اين دامنه داده نشده , برای دریافت مجوز قالب بر روی لینک ، ( درخواست مجوز ) کلیک کنید